فقط اوست که می ماند

آموزش حافظ خوانی صحیح

حافظ ، حافظ خوانی
حافظ خانی یکی از رسم های دیرین و زیبای ما ایرانیان است که در زمان های گذشته در جشن هایی مانند شب یلدا ، عید نوروز و چهارشنبه سوری برپا میشد. چه خوب است این رسم کهن ایرانی را زنده نگاه داریم.
بازدید : 37,684 نفر

روزگاری نه چندان دور افراد خانواده به مناسبت ایامی نظیر شبهای یلدا، شبهای نوروز و... دور بزرگترها جمع می شدند و شب خود را با حافظ خوانی می گذرانیدند. بچه ها مشتاقانه به ابیات گوش فرا می دادند و بزرگترها نیز به تناسب درک و سواد خود برای آنها شعرها را معنی می کردند. بزرگترها قرآن می خواندند و در کنار استخاره از این کتاب آسمانی، فالی نیز به رسم یک سنت دیرینه به دیوان حافظ می زدند و برای سایرین فال حافظ میگرفتند.

حافظ خوانی


متن خوانا انتخاب کنید
تا جایی که می توانید و راه دارد، از نسخه های درشت خط و با حروف تایپی استفاده کنید. درست است که خوشنویسی هنر ملی ماست و چه بسا خود حافظ هم شعرهایش را با خط نستعلیق می نوشته اما اینجا خودمانیم، شما که لغات غیرمعمول را هم نمی توانی همینطوری راحت بخوانی، چه مرضی است که بروی سراغ پیچ و تاب های نستعلیق و شکسته؟ با خط نستعلیق وقتی می توانی ارتباط بگیری و لذتش را ببری که مدتی وقت برایش گذاشته باشی، مدتی مانوسش شده باشی، مدتی به حرکت نرم قلم روی صفحه کاغذ نگاه کرده باشی و دیده باشی که ترکیب خانواده ح و جیم با حروف دیگر چطور درمی آید و سین و شین بی دندانه، چه فرقی با کشیدن معمولی حروف دارند. پس اگر این مراحل را طی نکرده اید و غزل شب یلدایی همین بغل را نمی توانید درست بخوانید، قید «دیوان حافظ به خط ...» را بزنید.
 

آموزش


ریتمش را پیدا کنید
متن های کلاسیک، متاسفانه سجاوندی درست و درمانی ندارند. شما نمی توانی بفهمی که جمله کی تمام می شود یا نمی شود. در شعر که به خصوص این ماجرا تشدید هم می شود و چون به ضرورت وزن، جای فعل و اجزای جمله هم به هم می ریزد. بعضی وقت ها پیدا کردن فاعل فلان فعل، خودش جزو معماهاست. (باز جای شکرش باقی است که توی حافظ و سعدی بیشتر وقت ها، فعل قافیه است.) اما نگران نباشید. همان وزنی که باعث همه این به هم ریختگی ها شده است، به شما یک کمک فوق العاده هم می کند.
 

اشعار حافظ


وزن یا ریتم شعر به شما می فهماند که استرس جمله کجاست و کجا باید مکث گذاشت. مثلا می گوید «لفظی فصیح شیرین قدی بلند چابک/ رویی لطیف دلکش چشمش خوش کشیده». بدون پیدا کردن ریتم معلوم نیست که معشوق مورد نظر در این بیت، «شیرین قد» (مودیانه قد کوتاه) است یا «قدی بلند» دارد اما ریتم را پیدا کنید که «دامن کشان همی شد در شرب زر کشیده/ صد ماهرو ز رشکش، جیب قصب دریده» می فهمید باید طرف را قد بلند بخوانید. پس اول یکی دوتا بیت را بخوانید تا موسیقی شعر را پیدا کنید، بعد برگردید و از اول، درست شعر را بخوانید، کلاس هم دارد.

 

شاعر

 



به ترکیب کلمات دقت کنید
درست است که ما را عادت داده اند مدام بعد از خواندن هر شعری، از خودمان بپرسیم «معنای بیت چیست؟» اما باور بفرمایید که شعر هم مثل هر هنر دیگری، علاوه بر انتقال معنا و مفهوم، وظیفه اصلی اش لذت دادن به مخاطب است. مثلا وقتی می خوانید که خواجه گفته «سلطان من خدا را زلفت شکست ما را / تا کی کند سیاهی چندین درازدستی» نیازی ندارد کهس ریعا بپرسید که معنای عرفانی بیت چی می شود. به جایش می توانید از تشبیه زلف به یک راهزن سیاهپوش که آمده و لشگر ما را به تنهایی شکست داده، لذت ببرید. یا در این بیت «تا چه کند با رخ تو دود دل من/ آینه دانی که تاب آه ندارد»، اینقدر که تشبیه ها بامزه است، اصل گله و شکایت خواجه از یار بی وفا موضوعیت ندارد.) چون حافظ هنوز هم طرف را دوست دارد و به او می گوید آینه) خودتان فکرش را بکنید:آینه تاب آه ندارد. آه بکشی، آینه تصویرش می رود. ببینید با همین چندتا کلمه چه تصویر فوق العاده ای ساخته شده.

شعر


از روی سی دی کمک بگیرید

قبلا کسانی بودنده اند که زحمت کشیده اندو حافظ را برایتان روی سی دی خوانده اند. استاد علی موسوی گرمارودی، مرحوم محمد جعفر محجوب و احمد شاملو قبلا حافظ خوانده اند. اگر با آن سه تا دستورالعمل قبلی هنوز کارتان راه نیفتاده، می توانید از روی شعرخوانی های قبلی گوش بدهید و ببینید که مثلا غزل 437 را چطوری باید خواند. یا نه، اصلا کل فایل ها را بریزید توی گوشی تان و با یک هندزفری ساده، ضمن رفت و آمدهای روزانه یک دور حافظه گوش بدهید تا خودتان اوستا بشوید.


آموزش خواندن حافظ


یک کمی هم فکر کنید

خیلی از شعرها هستند که یک معنا بیشتر ندارند. مثل شوخی های غلطنامه کدخدا که فقط بار اول بامزه هستند (مثلا تصویر شیری که دارد یک سطل را با دهان می آورد و فلش خورده این سطل پر از سم است و بعد بالایش نوشته اند «شیر سماور»). شعر حافظ اما اینطوری نیست. بیشتر ابیات و غزل هایش، چندتا معنا و چندتا لایه دارند. یک معنا را که فهمیدی، تازه می توانی بروی سراغ کشف معنای دیگرش. در شرح هایی که برای حافظ نوشته اند، یکی برداشت مادی گرایانه از حافظ کرده، یکی برداشت عرفانی، و ظاهرا همه شان هم مثل آن مثل فیل در تاریکی، دارند بخشی از ماجرا را می گویند. احتمالا شما هم می توانید با توجه به حال و هوای خودتان یک چیز جدیدی توی همان بیت پیدا کنید. پس وقتی خواندن شعر هم تمام شد. توی سرتان نگه داریدش و گاه گاهی برای خودتان تکرارش کنید و به ترکیب کلمات و معنانی شان فکر کنید یا اگر در جمع هستید، درباره اش با دیگران حرف بزنید. باور کنید جواب می دهد.

دیوان حافظ


 از شعر استفاده کنید
یکی از راه های موثر لذت بردن از شعر، استفاده از آن است. خیلی راحت می توانید توی حرف و در جمع دوستان، لابلای صحبت ها یک مصرع یا بیتی از حافظ هم بزنید .



[ جمعه 11 خرداد 1397 ] [ 11:29 ] [ hr ] [ ]

شمع های رمانتیک را اینطوری درست کنید

 
همه ی ما با معجزه ی آتش در فضای دکوراسیون خود آگاه هستیم، هرکس به گونه ای آتش را مهمان فضای داخلی خود می کند. شمع ها یکی از موارد مهمان کردن آتش در فضای دکوراسیون داخلی ما هستند.
 حضور شمع ها می تواند به رمانتیک شدن دکوراسیون داخلی ما کمک به سزایی کند علاوه بر آن تزیین شمع ها می تواند چهره ی منحصر به فردی به دکوراسیون داخلی شما ببخشد. پس با ما همراه باشید تا با هم ایده های تزیین شمع ها را مرور کنیم.

ادامه مطلب


[ سه شنبه 8 خرداد 1397 ] [ 10:38 ] [ hr ] [ ]

جدال بر سر شعر حافظ ( ترک شیرازی )


ادامه مطلب


[ یک شنبه 26 فروردين 1397 ] [ 10:6 ] [ hr ] [ ]
[ پنج شنبه 24 اسفند 1396 ] [ 22:50 ] [ hr ] [ ]

معرفی ۵۰ سایت برای دانلود رایگان تصاویر وکتور


ادامه مطلب


[ یک شنبه 20 اسفند 1396 ] [ 7:26 ] [ hr ] [ ]

۲۱ سایت برای دانلود رایگان فایل‌های وکتور

در اینجا برای شما مجموعه ارزشمند ۲۱ سایت دستچین شده برای دانلود فایل‌های Vector یا بُرداری را آماده کرده‌ایم. فایل‌های وکتور همان طور که می‌دانیم منبع= تکنامه. به این که بر اساس فرمول طراحی شده‌اند و Bitmap و مجموعه‌ای از پیکسل‌ها نیستند، قابلیت بزرگ شدن در هر ابعادی را دارند و چه خوب است که بتوانیم با جستجو در کلمات کلیدی این ۲۱ سایت به هر فایل بُرداری که می‌خواهیم دست پیدا کنیم:

 وکتور فورفری             وکتور می            فری پیک            فلت‌ آیکن            فاج گرافیکس           فری وکتورز            ۱۰۰۱ فری دانلودز                درای آیکنز                  پیکسدن               

وکتور پرتال                  دویانت آرت             دا فونت                   فونت اسپیس            برندز آو د ورلد              فری دیزاین لایف                         وکتیزی                  فری وکتور آرکهایو

آل سیلوئتز              وکتور استوک                 فری وکتور                  وکتور اوپن استاک

 

 

 

 


[ یک شنبه 20 اسفند 1396 ] [ 7:18 ] [ hr ] [ ]

جشنواره “چرا من برای شهرم هیچ کاری نمیکنم ؟! “


ادامه مطلب


[ سه شنبه 24 بهمن 1396 ] [ 13:14 ] [ hr ] [ ]

معیارهای داوری در گروه عکس جشنواره مطبوعات


ادامه مطلب


[ سه شنبه 24 بهمن 1396 ] [ 12:47 ] [ hr ] [ ]
[ سه شنبه 24 بهمن 1396 ] [ 12:43 ] [ hr ] [ ]

آموزش ساخت چراغ مطالعه قابل حمل شیک و کاربردی


ادامه مطلب


[ دو شنبه 16 بهمن 1396 ] [ 17:12 ] [ hr ] [ ]

آموزش ساخت چراغ مطالعه با لوله پی وی سی


ادامه مطلب


[ دو شنبه 16 بهمن 1396 ] [ 17:9 ] [ hr ] [ ]

بهترین ترکیب رنگها برای دکوراسیون خانه کدامند؟


ادامه مطلب


[ دو شنبه 16 بهمن 1396 ] [ 9:33 ] [ hr ] [ ]

پرده طرح سنتی ایرانی


ادامه مطلب


[ دو شنبه 16 بهمن 1396 ] [ 9:31 ] [ hr ] [ ]

چطور از قالیچه ها در منزل خود استفاده کنیم؟


ادامه مطلب


[ دو شنبه 16 بهمن 1396 ] [ 9:30 ] [ hr ] [ ]

چطور فرش با اندازه ی مناسب انتخاب کنیم؟


ادامه مطلب


[ دو شنبه 16 بهمن 1396 ] [ 9:28 ] [ hr ] [ ]

مغز آقایان در این ساعت دچار افت شدید می شود!


ادامه مطلب


[ سه شنبه 12 دی 1396 ] [ 10:59 ] [ hr ] [ ]
  1. من نوکر بادنجان نیستم
    نوکر بادنجان به کسانی اطلاق می شود که به اقتضای زمان و مکان به سر می برند و در زندگی روزمرۀ خود تابع هیچ اصل و اساس معقولی نیستند. عضو حزب باد هستند، از هر طرف که باد مساعد بوزد به همان سوی می روند و از هر سمت که بوی کباب استشمام شود به همان جهت گرایش پیدا می کنند. 

    خلاصه طرفدار حاکم منصوب هستند و با حاکم معزول به هیچ وجه کاری ندارند. آنان که عقیدۀ ثابت و راسخ ندارند و معتقدات خویش را به هیچ مقام و منزلتی نمی فروشند اگر به آنها تکلیف کمترین انعطاف و انحراف عقیده شود بی درنگ جواب می دهند من نوکر بادنجان نیستم. 

    اما ریشۀ این ضرب المثل: 

    نادرشاه افشار پیشخدمت شوخ طبع خوشمزه ای داشت که هنگام فراغت نادر از کارهای روزمره با لطایف و ظرایف خود زنگار غم و غبار خستگی و فرسودگی را از ناصیه اش می زدود. نظر به علاقه و اعتمادی که نادرشاه به این پیشخدمت داشت دستور داد غذای شام و ناهارش با نظارت پیشخدمت نامبرده تهیه و طبخ شود و حتی به وسیلۀ همین پیشخدمت به حضورش آوردند تا ضمن صرف غذا از خوشمزگیها و شیرین زبانیهایش روحاً استفاده کند. 

    روز برنامۀ غذای نادرشاه خورشت بادنجان بود و چون بادنجان به خوبی پخته و مأکول شده بود. نادر ضمن صرف غذا از فواید و مزایای بادنجان تفصیلاً بحث کرد. 
    پیشخدمت زیرک و کهنه کار نه تنها اظهارات نادرشاه را با اشارت سر و گردن و زیر و بالا کردن چشم و ابرو تصدیق و تأیید کرد بلکه خود نیز در پیرامون مقوی و مغذی و مشهی و مأکول بودن بادنجان داد سخن داد و حتی پا را فراتر نهاده ارزش بهداشتی آن را به آب حیات رسانید! 

    چند روزی از این مقدمه گذشت و مجدداً خورشت بادنجان برای نادر آوردند. اتفاقاً در این برنامۀ غذایی بادنجان به خوبی پخته نشده بود و به طعم و ذائقۀ نادرشاه مطبوع و مأکول نیامد لذا به خلاف گذشته و شاید برای آنکه پیشخدمت را در معرض امتحان قرار دهد از بادنجان به سختی انتقاد کرد و با قیافۀ برافروخته گفت:"اینکه می گویند بادنجان باد داردف نفاخ است، ثقیل الهضم و ناگوار است دروغ نگفته اند." خلاصه بادنجان بیچاره را از هر جهت به باد طعن و لعن گرفت و از هیچ دشنامی در مذمت آن فروگذار نکرد. 

    پیشخدمت موقع شناس که درسش را روان بود بدون آنکه ماجرای چند روز قبل را به روی خود بیاورد با نادرشاه همصدا شد و هر چه از ضرر و زیان بعضی از گیاهان و نباتات در حافظه داشت همه را بی دریغ نثار بادنجان کرد و گفت:"اصولاً بادنجان با سایر گیاهان خوراکی قابل مقایسه نیست زیرا به همان اندازه که مثلاً کدو از جهت تغذیه و تقویت مفید و سودمند است خوراک بادنجان به حال معده و امعا و احشا بدن مضر و زیان بخش می باشد! بادنجان نفاخ است بله قربان! بادنجان باد دارد بله قربان!" 

    نادرشاه که با گوشۀ چشمش ناظر ادا و اطوار مضحک پیشخدمت و بیانات پر طمطراق او در مذمت بادنجان بود سر بلند کرد و گفت:"مرتکۀ احمق، بگو ببینم اگر بادنجان تا این اندازه زیان آور است پس چرا روز قبل آن همه تعریف و تمجید کردی و از نظر مغذی و مقوی بودن، آن را آب حیات خواندی؟ اینکه گفته اند دروغگو را حافظه نیست بیهوده نگفته اند." 

    پیشخدمت بدون تأمل جواب داد:"قربان، من نوکر بادنجان نیستم من نوکر قبلۀ عالم هستم. هرچه را که قبلۀ عالم بپسندد مورد پسند من است. پریروز اگر طرفدار بادنجان بودم از آن جهت بود که قبلۀ عالم را از آن خوش آمده بود. امروز به پیروی از عقیده و سلیقۀ سلطان وظیفه دارم که دشمن آن باشم!"
     
    هوا سردشده...نه!نه...هوای من سرد شده...حتی گرفتن فنجان قهوه هم،دردی رادوا نمی کند...گرمای حضورت را می خواهم!چرا صندلی روبه رو خالی است؟
     
  2. tranquillity

    کاربر مفید

    تاریخ عضویت:
    ‏24/7/17
    ارسال ها:
    818
    تشکر شده:
    3,486
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    زن
    دلو حاجی میرزا آقاسی
    کسانی که قدرت تحرک آنها زیاد باشد و بدون کمترین وقفه و تأملی درآیند و روند باشند آنها را به دلو حاجی میرزا آقاسی تشبیه و تمثیل می کنند. فی المثل کسی که در یک جا بند نشود و مرتباً به اینجا و آنجا، داخل و خارج، بالا و پایین رفت و آمد کند، به اینچنین کسی در عرف اصطلاح می گویند:"فلانی مثل دلو حاجی میرزا آقاسی در حرکت است. یک دقیقۀ آرام نمی گیرد." 
    یا در مورد اشخاصی که یکی پس از دیگری بیایند و بروند، گفته می شود:"مثل دلو حاجی میرزا آقاسی یکی نرفته دیگری می رسد." 
    باید دید حاجی میرزا آقاسی کیست و دلو او چه خاصیتی داشت که از آن پس ضرب المثل گردیده است: 
    محمدشاه قاجار پس از آنکه صدراعظم مدبر و دانشمند خود میرزا ابوالقاسم قائم مقام را در سال 1251 هجری قمری از میان برداشت معلم خود حاجی میرزا عباس ایروانی ملقب و مشهور به حاجی میرزا آقاسی را که بر مزاج او استیلایی تمام داشت به صدارت برگزید. 
    محمدشاه نسبت به حاجی اعتقاد قلبی عجیبی داشت. در برنامۀ حاجی میرزا آقاسی دو مسئله حایز اهمیت بود: تقویت ارتش با افزایش توپ و توسعۀ کشاورزی با حفر چاه و قنات. 
    حاجی میرزا آقاسی جداً عشق و علاقۀ عجیبی به امر تعمیم کشاورزی داشت و قسمت عمدۀ اوقات صدارت را به حفر چاهها و قنوات عدیده مصروف می داشت به قسمی که هم اکنون چندین قنات دایر و بایر از آثار او در گوشه و کنار ایران به ویژه تهران باقی است. 
    در آن عصر و زمان چون موتور پمپ وجود نداشت و استفاده از آب چاهها خالی از اشکال نبود حاجی با فکر و ابتکار خود دلو مخصوصی اختراع کرد که آب کشیدن از چاه را سهلتر و سریعتر می نمود و این دلو بعداً به دلو حاجی میرزا آقاسی موسوم گردید. 
    اما خاصیت این دلو: سابقاً به انتهای طناب چاه یک دلو می بستند و آب را با همان یک دلو از چاه بیرون می کشیدند. این نوع دلوها از دو جهت مفید فایده نبودند: اولاً به علت عمق چاهها مدتی طول می کشید تا دلو پر شده به سطح زمین برسد و دوباره به ته چاه برود. ثانیاً گنجایش دلو و مقدار آبی که در آن جای می گرفت وافی به مقصود نبود. 
    حاجی دستور داد سر طناب را که بر روی چرخ چاه قرار دارد به یکدیگر گره بزنند و چندین دلو در فواصل معین به طناب ببندند. 
    فایده و خاصیتی که این دستگاه اختراعی ابتکاری داشت این بود که دلوها پشت سرهم به ته چاه رسیده پر می شدند و یکی پس از دیگری از چاه خارج و در نهر مجاور خالی می شدند. با این ترتیب دیگر وقفه و تأملی وجود نداشت و آب چاه که از دلوهای پشت سرهم به سطح چاه می رسید چون نهر کوچکی در روی زمین جاری بود. دلو حاجی میرزا آقاسی دیر زمانی مورد استفاده بود و هر جا به حسب ضرورت با یک دلو یا دلو حاجی میرزا آقاسی آب از چاه می کشیدند ولی امروز موتورپمپهای کوچک و بزرگ که از چاههای کم عمق و عمیق به سهولت آب کافی بالا می کشند جای همه گونه دلو من جمله دلو حاجی میرزا آقاسی را گرفته است. 
    باری، چون دلو موصوف مرتباً در حرکت بوده و کمترین مکث و توقفی نداشت علی هذا افرادی را که متواتراً در حرکت باشند و رفت و آمد آنها بدون وقفه انجام گیرد آنها را به دلو حاجی میرزا آقاسی تشبیه و تمثیل می کنند
     
    هوا سردشده...نه!نه...هوای من سرد شده...حتی گرفتن فنجان قهوه هم،دردی رادوا نمی کند...گرمای حضورت را می خواهم!چرا صندلی روبه رو خالی است؟
     
  3. tranquillity

    کاربر مفید

    تاریخ عضویت:
    ‏24/7/17
    ارسال ها:
    818
    تشکر شده:
    3,486
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    زن
    دست کسی را توی حنا گذاشتن
    این ضرب المثل ناظر بر رفیق نیمه راه است که از وسط راه باز می گردد و دوست را تنها می گذارد. یا به گفتۀ عبدالله مستوفی:"در وسط کار، کار را سر دادن است." 
    عامل عمل در چنین موارد نه می تواند پیش برود و نه راه بازگشت دارد. در واقع مانند کسی است که دستش را توی حنا گذاشته باشند. 
    اما ریشۀ تاریخی این ضرب المثل: 
    سابقاً که وسایل آرایش و زیبایی گوناگون به کثرت و وفور امروزی وجود نداشت مردان و زنان دست و پا و سر و موی و گیسو و ریش و سبیل خود را حنا می بستند و از آن برای زیبایی و پاکیزگی و احیاناً جلوگیری از نزله و سردرد استفاده می کرده اند. 
    طریقۀ حنا بستن به این ترتیب بود که مردان و زنان به حمام می رفته اند و در شاه نشین حمام، یعنی جایی که پس از خزینه گرفتن در آن محل دور هم می نشستند و هر یک به کاری مشغول می شدند حنا را آب می کردند و در یکی از گوشه های شاه نشین و دور از تراوش ترشحات آب به صورت مربع بر زمین می نشستند و دلاک حمام بدواً موی سر و ریش و سبیل آنها را حنا می بست سپس دست و پایشان را توی حنا می گذاشت. 
    حنا بسته ناگزیر بود مدت چند ساعت در آن گوشۀ شاه نشین تکان نخورد و از جای خود نجنبد تا رنگ بگیرد و دست و پا و موی گیسو و ریش و سبیلش کاملاً خضاب شود و اقلاً تا هفتۀ دیگر که مجدداً به حمام خواهند آمد رنگ حنا دوام بیاورد و زوال نپذیرد. 
    در خلال مدت چند ساعت که این خانمها یا آقایان دست و پایشان توی حنا بود بدیهی است چون بیکار و محکوم به اقامت چند ساعته در آن گوشۀ شاه نشین بوده اند باب صحبت را باز می کردند و ضمن قلیان کشیدن با اشخاصی که می آمدند و می رفتند و یا کسانی که مثل خودشان دست و پا توی حنا داشته اند از هر دری سخن می گفتند و رویدادهای هفته را با شاخ و برگ و طول و تفصیل در میان می گذاشتند. 
    با این توصیف اجمالی دانسته شد که حنا بستن چیست و دست در حنا گذاشتن و دست کسی را توی حنا گذاشتن چگونه بوده است و دست حنا بسته البته نمی توانست کاری بکند. 
    دست و پای کسی را در پوست گردو گذاشتن 

    عبارت مثلی بالا دربارۀ کسی بکار می رود که:"او را در تنگنای کاری یا مشکلی قرار دهند که خلاصی از آن مستلزم زحمت باشد." 
    آدمی در زندگی روزمره بعضی مواقع دچار محظوراتی می شود و بر اثر آن دست به کاری می زند که هرگز گمان و تصور چنان پیشامد غیرمترقب را نکرده بود. 
    فی المثل شخص زودباوری را به انجام کاری تشویق کنند و او بدون مطالعه و دوراندیشی اقدام ولی چنان در بن بست گیر کند که به اصطلاح معروف: نه راه پس داشته باشد و نه راه پیش. 
    در چنین موارد و نظایر آن است که از باب تمثیل می گویند:"بالاخره دست و پایش را در پوست گردو گذاشتند." یعنی کاری دستش داده اند که نمی داند چه بکند. 
    اکنون ببینیم دست و پای آدمی چگونه در پوست گردو جای می گیرد که وضیع و شریف به آن تمثیل می جویند. 
    گربه این حیوان ملوس و قشنگ و در عین حال محیل و مکار که در غالب خانه ها بر روی بام و دیوار و معدودی هم در آغوش ساکنان خانه ها به سر می برند حیوانی است از رستۀ گوشتخواران که چنگالها و دندانها و دو نیش بسیار تیز دارد. 
    گربه مانند پلنگ از درختان نیز بالا می رود و مکانیسم بدنش طوری است که از هر جا و از هر طرف به سوی زمین پرتاب می شود با دست به زمین می آید و پشتش به زمین نمی رسد. 
    گربه ها نیمه وحشی در سرقت و دزدی ید طولایی داند و چون صدای پایشان شنیده نمی شود و به علاوه از هر روزنه و سوراخی می توانند عبور کنند لذا هنگام شب اگر احیاناً یکی از اطاقها در و پنجره اش قدری نیمه باز باشد و یا به هنگام روز که بانوی خانه بیرون رفته باشد فرصت را از دست نداده داخل خانه می شود و در آشپزخانه مرغ بریان و گوشت خام یا سرخ کرده را می رباید و به سرعت برق از همان راهی که آمده خارج می شود. خدا نکند که حتی یک بار طعم و بوی مأکول مرغ بریان و گوشت سرخ شدۀ آشپزخانه ذائقۀ گربه را نوازش داده باشد در آن صورت گربۀ دزد را یا باید کشت و یا به طریق دیگری دفع شر کرد چه محال است دیگر دست از آن خانه بردارد و از هر فرصت مغتنم برای دستبرد و سرقت استفاده نکند. برای رفع مزاحمت از این نوع گربه های دزد و مزاحم فکر می کنم نوشتۀ شادروان امیرقلی امینی وافی به مقصود باشد که می نویسد: 
    "... سابقاً افراد بی انصافی بودند که وقتی گربه ای دزدی زیادی می کرد و چارۀ کارش را نمی توانستند بکنند قیر را ذوب کرده در پوست گردو می ریختند و هر یک از چهار دست و پای او را در یک پوست گردوی پر از قیر فرو می بردند و او را سر می دادند. بیچاره گربه درین حال، هم به زحمت راه می رفت و هم چون صدای پایش به گوش اهل خانه می رسید از ارتکاب دزدی بازمی ماند." 
    آری، گربۀ دزد با این حال و روزگاری که پیدا می کرد نه تنها سرقت و دزدی از یادش 
    می رفت بلکه غم جانکاه بی دست و پایی کافی بود که جانش را به لب برساند و از شدت درد و گرسنگی تلف شود.
     
    هوا سردشده...نه!نه...هوای من سرد شده...حتی گرفتن فنجان قهوه هم،دردی رادوا نمی کند...گرمای حضورت را می خواهم!چرا صندلی روبه رو خالی است؟
     
  4. tranquillity

    کاربر مفید

    تاریخ عضویت:
    ‏24/7/17
    ارسال ها:
    818
    تشکر شده:
    3,486
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    زن
    میان پیغمبران جرجیس را انتخاب کرد
    مورد استفاده و استناد عبارت مثلی بالا هنگامی است که مخاطب در انتخاب مطلوبش 
    بی سلیقگی نشان دهد و آنچه را که کم فایده و بی مایه تر باشد بر سر اشیا مرجح شمارد. اما ریشۀ این عبارت: 

    جرجیس نام پیغمبری است از اهل فلسطین که پس از حضرت عیسی بن مریم به پیغمبری مبعوث گردیده است. بعضی وی را از حواریون می دانند ولی میرخواند وی را از شاگردان حواریون نوشته است و برخی نیز گویند که وی خلیفه داود بوده است. 

    جرجیس چندان مال داشت که محاسب و هم از ضبط حساب آن به عجز اعتراف می کرد. در سرزمین موصل به دست حاکم جباری به نام داذیانه گرفتار شد. چون بت و صنم داذیانه به نام افلون را سجده نکرد به انواع عقوبتها او را می کشتند اما به فرمان الهی زنده می شد تا آنکه عذابی در رسید و همۀ کافران را از میان برداشت. 

    عطار می نویسد:"او را زنده در آتش انداختند، گوشتهایش را با شانۀ آهنین تکه تکه کردند و چرخی را که تیغهای آهنین به آن نصب کرده بودند از روی بدنش گذراندند اما با آنکه سه بار او را کشتند هر سه بار زنده شد و سرانجام هم نمرد تا آنکه دشمنانش به آتشی که از آسمان فرستاده شد هلاک شدند." 

    اما جرجیس را چرا ضرب المثل قرار داده اند از آن جهت است که در میان چند هزار پیامبر مرسل و غیرمرسل که برای هدایت و ارشاد افراد بشر مبعوث گردیده اند گویا تنها جرجیس پیغمبر صورتی مجدر و نازیبا داشت. جرجیس آبله رو بود و یک سالک بزرگ بر پیشانی- و به قولی بر روی بینی- داشت که به نازیبایی سیمایش می افزود. 

    با توجه به این علائم و امارات، اگر کسی در میان خواسته های گوناگون خود به انتخاب نامطلوبی مادون سایر خواسته ها مبادرت ورزد به مثابۀ مومنی است که در میان یک صد و بیست و چهار هزار پیغمبر به انتخاب جرجیس اقدام کند و او را به رسالت و رهبری برگزیند. 

    راجع به این ضرب المثل روایت دیگری هم در بعض کتب ادبی ایران وجود دارد که فی الجمله نقل می شود. 

    گویند روباهی خروسی را از دیهی بربود و شتابان به سوی لانۀ خود می رفت. خروس در دهان روباه با حال تضرع گفت:"صد اشرفی می دهم که مرا خلاص کنی." روباه قبول نکرد و بر سرعت خود افزود. خروس گفت:"حال که از خوردن من چشم نمی پوشی ملتمسی دارم که متوقع هستم آن را برآورده کنی." روباه گفت:"ملتمس تو چیست و چه آرزویی داری؟" خروس گرفتار که در زیر دندانهای تیز و برندۀ روباه به دشواری نفس 
    می کشید جواب داد:"اکنون که آخرین دقایق عمرم سپری می شود آرزو دارم اقلاً نام یکی از انبیای عظام را بر زبان بیاوری تا مگر به حرمتش سختی جان کندن بر من آسان گردد." 

    البته مقصود خروس این بود که روباه به محض آنکه دهان گشاید تا کلمه ای بگوید او از دهانش بیرو افتد و بگریزد و خود را به شاخۀ درختی دور از دسترس روباه قرار دهد. روباه که خود سرخیل مکاران بود به قصد و نیت خروس پی برده گفت: جرجیس، جرجیس و با گفتن این کلمه نه تنها دهانش اصلاً باز نشد بلکه دندانهایش بیشتر فشرده شد و استخوانهای خروس به کلی خرد گردید. خروس نیمه جان در حال نزع گفت:"لعنت بر تو، که در میان پیغمبران جرجیس را انتخاب کردی."
     
    هوا سردشده...نه!نه...هوای من سرد شده...حتی گرفتن فنجان قهوه هم،دردی رادوا نمی کند...گرمای حضورت را می خواهم!چرا صندلی روبه رو خالی است؟
     
  5. tranquillity

    کاربر مفید

    تاریخ عضویت:
    ‏24/7/17
    ارسال ها:
    818
    تشکر شده:
    3,486
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    زن
    مرغی که تخم طلا می کرد، مرد
    افرادی که در دوران ناداری و ناتوانی زیر بار اجحاف و تعدی 
    رفته اند چون صاحب نفوذ و قدرت شوند در پاسخ زورگویان و متعدیان که روزگاری بر آنان ظلم و ستم روا می داشتند و از اقدام به هر گونه عمل ناجوانمردانه دریغ نمی ورزیدند عبارت مثلی بالا را مورد استفاده و تمثیل قرار می دهند و آنان می فهمانند که دوران ظلم و تعدی سپری شده و آن عاملی که موجب تحکم آنان بوده است یعنی عامل ضعف و مسکنت دیگر وجود خارجی ندارد. 
    یا به قولی دیگر آن مرغی که تخم طلا می کرد، مرد.
     
    هوا سردشده...نه!نه...هوای من سرد شده...حتی گرفتن فنجان قهوه هم،دردی رادوا نمی کند...گرمای حضورت را می خواهم!چرا صندلی روبه رو خالی است؟
     
  6. tranquillity

    کاربر مفید

    تاریخ عضویت:
    ‏24/7/17
    ارسال ها:
    818
    تشکر شده:
    3,486
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    زن
    مرگ می خواهی برو گیلان
    در عبارت مثلی بالا که بعضی گیلان و برخی کیلان از توابع شهرستان دماوند تلفظ می کنند کلمۀ گیلان که همان استان یکم باشد صحیح و ضرب المثل بالا مربوط به آن منطقه است. موقع و مورد استفاده از این ضرب المثل هنگامی است که شخص از لحاظ تأمین و تدارک زندگی کاملاً آسوده خاطر باشد. تمام وسائل و موجبات یک زندگانی مرفه و خالی از دغدغه و نگرانی برایش فراهم باشد و هیچ گونه نقص یا نقیصه ای در امور مادی یا معنوی احساس نکند. 

    در چنین موقع اگر باز هم شکر نعمت نگوید و حس زیاده طلبی خود را نتواند اقناع و ارضا کند دوستان و آشنایان از باب طنز یا تعریض می گویند: مرگ می خواهی برو گیلان. یعنی با این همه تنعمات و امکانات، دیگر عیب و نقصی در زندگانی دنیوی تو و جود ندارد تا جای گله باقی بماند مگر موضوع مرگ، مرگ بی زحمت، مرگی که بازماندگانت را دچار کمترین زحمت و دردسر نکند. حصول چنین مرگ مطلوب و خالی از اشکال و دشواری تنها در منطقۀ گیلان میسور است، آن هم به دلیلی که ذیلاً خواهد آمد: 

    به طوری که بعض افراد موجه و مطلع به نگارنده اظهار داشته اند سابقاً در منطقۀ گیلان معمول بود که اگر شخصی دیده از جهان فرو می بست به خلاف روش و سنتی که در سایر مناطق ایران متداول است برای مدت یک هفته تمام تسهیلات زندگی را برای بازماندگان متوفی تدارک می دیدند تا از این رهگذر تصدیع و مزاحمتی مزید بر تألمات روحی و سوگ عزیز از دست رفته احساس نکنند، بدین ترتیب که همسایگان و بستگان متوفی متناوباً شام و ناهار تهیه دیده به خانۀ عزادار می فرستادند و به فراخور شأن و مقام متوفی از تسلیت گویندگان و عزاداران پذیرایی می کردند. 

    خلاصه مدت یک هفته در خانۀ عزاداران و داغدیدگان به اصطلاح محلی برنج خیس نمی شد و دودی از آشپزخانۀ آنها متصاعد 
    نمی گردید. 

    نمی دانم گیلانی های عزیز ما، اکنون نیز بر آن روال و رویه هستند یا نه؟ در هر صورت راه و رسمی نیکو و شیوه ای مرضیه بوده است زیرا اخلاقاً صحیح نیست که پس از وقوع مرگ و مصیبتی، آحاد و افراد مردم تحت عنوان تسلیت و همدردی همه روزه به خانۀ متوفی بروند و عرصه را آن چنان بر ماتم زدگان تنگ کنند که غم مرده را فراموش کرده در مقام التیام جراحتی که از ناحیۀ دوستان غافل و نادان وارد آمده است برآیند. تسلیت یک بار، همدردی هم یک بار. تردد و رفت و آمد روزان و شبان جز آنکه برای عزاداران مزید بر علت شود موردی ندارد، علاجی باید کرد که از دلهایشان خون نیاید نه آنکه قوزی بالای قوز و غمی بر غمها علاوه شود. گیلانی ها جداً رسم و سنت خوبی داشتند. امید است در حال حاضر مشمول تجددخواهی واقع نشده آن شیوۀ نیکو را به دست فراموشی نسپرده باشند. 

    باری، غرض این است که چون این گونه عزاداری برای مردگان مورد توجه سکنۀ سایر مناطق ایران قرار گرفته بود لذا به کسانی که با وجود زندگی مرفه و سعادتمند باز هم ناسپاسی کنند در لفافۀ هزل یا جد می گویند:"مرگ می خواهی برو گیلان."
     
    هوا سردشده...نه!نه...هوای من سرد شده...حتی گرفتن فنجان قهوه هم،دردی رادوا نمی کند...گرمای حضورت را می خواهم!چرا صندلی روبه رو خالی است؟
     
  7. tranquillity

    کاربر مفید

    تاریخ عضویت:
    ‏24/7/17
    ارسال ها:
    818
    تشکر شده:
    3,486
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    زن
    دری وری می گوید
    به طور کلی جملات نامفهوم و بی معنی و خارج از موضوع را دری وری می گویند. این عبارت که در میان عوام بیشتر مصطلح است تا چندی گمام می رفت ریشۀ تاریخی نباید داشته باشد ولی خوشبختانه ضمن مطالعۀ کتب ادبی و تاریخی ریشه و علت تسمیۀ آن به دست آمده که ذیلاً شرح داده می شود. 

    مطالعه و مداقه در تاریخچۀ زبان فارسی نشان می دهد که نژاد ایرانی در عصر و زمانی که با هندیها می زیست به زبان سنسکریت یا مشابه به آن سخن می گفت. پس از جدا شدن از هندیها کهنترین زبانی که از ایرانیان باستان در دست داریم زبان اوستا است که کتاب اوستا به آن نوشته شده است. 

    زبان پارسی باستان یا فرس قدیم زبان سکنۀ سرزمین پارس بود که در زمان هخامنشیان بدان تکلم می کردند و زبان رسمی پادشاهان این سلسله بوده است. 

    حملۀ اسکندر و تسلط یونانیان و مقدونیان بر ایران موجب گردید که زبان پارسی باستان از میان برود و زبان یونانی تا سیصد سال در ایران اوج پیدا کند. 

    در زمان اشکانیان زبان پهلوی اشکانی و در زمان ساسانیان زبان پهلوی ساسانی در ایران اوج شد و به شهادت تاریخ تا قرن پنجم هجری در مدارس اصفهان اطفال نوآموز را به زبان پهلوی درس می دادند. اکنون نیز از نیشابور به مغرب و شمال غربی و جنوب در هر روستای بزرگ و کوچک، زبانهای محلی با لهجه های مخصوص وجود دارد که همۀ این زبانهای روستایی لهجه های گوناگون زبان پهلوی است و حتی اهل تحقیق معتقدند که معروفترین اشعار زبان پهلوی گفته های بندار رازی و باباطاهر عریان است که لهجه های پهلوی ساسانی در آن کاملاً نمایان است ضمناً این نکته ناگفته نماند که واژۀ پهلوی صفتی نسبی و منسوب به پهلو می باشد. 

    پهلو که تلفظ دیگر آن پرتو و پارت سات نام قوم شاهنشاهان اشکانی است و حتی واژۀ پارس نیز صورت دیگری از همان نام می باشد. در منطقه خراسان و ماوراءالنهر به زبان محلی خودشان دری که شاخه ای از زبان پهلوی بوده است سخن می راندند و زبان دری یکی از سه زبانی بود کهم در دربار ساسانی رواج داشته است. 

    باید دانست که اشتقاق زبان دری از واژۀ دَر است که به عربی باب گویند یعنی زبانی که در درگاه و دربار پادشاهان بدان سخن می گویند. 
    زبان دری از نظر تاریخی ادامۀ زبان پهلوی ساسانی یعنی فارسی میانه است که آن نیز ادامۀ فارسی باستانی یعنی زبان رایج روزگار هخامنشیان می باشد. 

    دانشمند محترم آقای دکتر جواد مشکور راجع به تاریخچۀ زبان که چگونه از بین النهرین و پایتخت اشکانیان و ساسانیان کوچ کرده سر از خراسان ماوراءالنهر درآورده است شرحی مفید و مستوفی دارد که نقل آن خالی از فایده نیست: 

    "زبان دری یا درباری که زبان لفظ و قلم دربار ساسانیان بود پس از آنکه یزدگرد پسر شهریار فرجامین پادشاه ساسانی ناچار شد بعد از حملۀ عرب پایتخت خود تیسفون را ترک گوید و به سوی مشرق برود همۀ درباریانی که شمار ایشان به چندین هزار تن بالغ می شدند همراه او سفر کردند. 

    "مورخان می نویسند هزار نفر از رامشگران و هزار تن از آشپزان آشپزخانه و نخجیریان همراه او بودند. از این بیان می توان حدس زد که دیگر درباریان که در رکاب شاه بودند چه گروه کثیری را تشکیل 
    می دادند. یزدگرد با چنین دستگاهی به مرو رسید و مرو مرکز زبان دری شد.

    "این زبان در خراسان رواج یافت و جای لهجه ها و زبانهای محلی مانند خوارزمی و سُغدی و هروی را گرفت و حتی از آنها متأثر گردید. 
    قرون متمادی طول کشید تا این زبان به سایر نقاط ایران سرایت کرده مانند امروز زبان رسمی و مصطلح همۀ ایرانیان گردیده است. 

    عقیده بر این است که چون ایرانیان در خلال پانصد سال- از قرن سوم تا هشتم هجری- زبان دری را به خوبی نمی فهمیدند و غالباً به زبان محلی مکالمه می کردند لذا هر مطلب نامفهوم را که قابل درک نبود به زبان دری تمثیل می کردند و واژۀ مهمل وری را به زبان اضافه کرده 
    می گفتند:"دری وری می گوید" یعنی به زبانی صحبت می کند که مهجور و نامفهوم است.
     
    هوا سردشده...نه!نه...هوای من سرد شده...حتی گرفتن فنجان قهوه هم،دردی رادوا نمی کند...گرمای حضورت را می خواهم!چرا صندلی روبه رو خالی است؟
     
  8. tranquillity

    کاربر مفید

    تاریخ عضویت:
    ‏24/7/17
    ارسال ها:
    818
    تشکر شده:
    3,486
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    زن
    مگر سراشپختر آوردی؟
    عبارت مثلی بالا که بیشتر در تهران و مناطق شمالی و شمال غرب ایران مصطلح است هنگامی که به کار می رود که شخصی سرزده وارد شود و مطلب کم اهمیتی را بدون تمهید مقدمه و با شتاب و اضطراب و دستپاچگی عنوان کند و انتظار شگفتی و ناراحتی از شنوندگان را داشته باشد. جواب و عکس العمل مخاطب در مقابل چنین شخص مضطرب و شتاب زده این است که:"چرا این قدر دستپاچه هستی؟ مگر سراشپختر آوردی؟" سابقاً در این گونه موارد می گفتند:"مگر کلۀ عمر آوردی؟" و یا به عبارت دیگر:"مگر فرمان عمر آوردی؟" که هنوز هم گاهگاهی به کار می رود ولی از زمان فتحعلی شاه قاجار به بعد ضرب المثل بالا جایگزین این دو عبارت شده است. 

    اکنون ببینیم این اشپختر کیست و سر بریده اش را به کجا و نزد چه کسی برده اند که صورت ضرب المثل پیدا کرده است. 
    به طوری که می دانیم در زمان فتحعلی شاه قاجار دوبار بین ایران و روسیل تزاری جنگهای خونینی روی داد که جنگهای دورۀ اول در سال 1228 هجری قمری به انعقاد عهدنامۀ گلستان و جنگهای دورۀ دوم در سال 1243 هجری قمری به عهدنامۀ ترکمانچای منتهی گردیده است. 

    بحث در پیرامون علل بروز اختلاف و جنگها و لشکرکشیهای ایران و روسیه که از سال 1218 تا سال 1243 هجری قمری غالباً درگیر بود از حوصلۀ این مقاله و موضوع مورد بحث ما خارج است. 

    اجمالاً آنکه ناحیۀ گرجستان مطمع نظر دولت تزاری بود و سیاست روسیه بر تصرف این منطقۀ حساس تعلق گرفته بوده است، لذا تحریکات و دخالتهای ناروای آنها فی الواقع علت العلل جنگهای بیست و پنج ساله گردیده است. 

    باری، چون الکساندر اول به امپراطوری روسیه رسید گرگین خان والی گرجستان مانند پدر خود هراکلیوس حاضر نشد حمایت روسیه را بپذیرد و نسبت به سلطنت ایران وفادار باقی ماند، ولی مع الاسف در همان اوان بدرود زندگی گفت و دولت تزاری روسیه که منتظر چنین فرصتی بود علی رغم خانوادۀ گرگین و بسیاری از امرای گرجستان که به تابعیت حکومت روس تن درنمی دادند به آن منطقه لشکر کشیده آنجا را ضمیمۀ خاک خود نموده اند. 

    این واقعه که در سال 1218 هجری قمری روی داده بود موجب تشدید اختلاف و بروز جنگ گردیده سپاهیان روس به طرف شهر گنجه یورش بردند و آنجا را به تصرف خود درآوردند ولی حکام قراباغ و بعضی از نواحی دیگر با دولت تزاری بنای چاپلوسی و مداهنه را گذاشته از تعرض مصون ماندند. 

    فتحعلی شاه قاجار فرزند و ولیعهد خود عباس میرزا را به مقابله با دشمن فرستاد و در جنگهای عدیده که بین دو سپاه روی داد و غالب جنگها سربازان ایرانی حقاً جلادت و رشادت به خرج دادند و در مقابل اسلحۀ سنگین و آتشین و لشکریان منظم دشمن ایستادگی کردند به قسمی که ژنرال سیسیانوف سردار نامدار روسیه در آن سال از عهدۀ تسخیر شهر مستحکم ایروان برنیامد و ناگزیر به شهر تفلیس بازگشت. 
    زمستان سال بعد ژنرال مزبور مجدداً به شیروان آمد و از آنجا آهنگ بادکوبه کرد و خواست حسینقلی خان و حکمران آنجا را با مواعید فریبنده به سوی خود جلب کند. چون وسایل ملاقات فراهم گردید و طرفین بیرون قلعۀ بادکوبه به مذاکره و مشاوره نشستند سربازان ایرانی به دستور قبلی حسینقلی خان فرماندۀ اعزامی ناگهان بر سر ژنرال سیسیانوف ریخته او را کشتند و سر و دستهایش را حسینقلی خان برای فتحعلی شاه فرستاد. 
    به روایت دیگر از نوشتۀ شادروان سعید نفیسی:"... در این مصطفی قلی خان شروانی که از جانب ایران حکمرانی باکو را داشت و حسینقلی خان قاجار که از تبریز با لشکریانی به یاری او آمده بود و ایشان هم گرفتار همان دشواریها و سرما شده بودند قرار گذاشتند در بیرون شهر ملاقات کنند و قراردادی در متارکۀ جنگ بگذارند. 
    "حسینقلی خان نقشۀ خائنانه ای کشید و چون قرار گذاشته بودند که تنها و با دو سه تن از همراهان خود بروند وی ابراهیم خان عم زادۀ خود را همراه برداشت و چون از شهر بیرون آمدند و به ژنرال سیسیانوف رسید و بنای گفتگو را گذاشتند ژنرال روسی با اطمینان تمام گرم گفتگو بود و متوجه خطری نبود و همین که حسینقلی خان اشاره کرد ابراهیم خان با تفنگی که در دست داشت تیری از پشت سر به او زد و گلوله از سینه اش بیرون رفت و به روی در افتاد و سر او را فوراً بریدند و با کمال عجله به تهران به دربار فتحعلی شاه فرستادند و با کمال شتاب به تهران آوردند و فتحعلی شاه در موقع ورود آن سر بریده به سلام نشست و شهر تهران را چراغان کردند و چون به منتهای شتاب آن را به تهران آوردند از آن روز در زبان فارسی مثل شد که مرگ سراشپختر می آوری؟" در حال حاضر این عبارت به صورت " مگر سر آورده ای ؟ " استفاده می شود .
     
    هوا سردشده...نه!نه...هوای من سرد شده...حتی گرفتن فنجان قهوه هم،دردی رادوا نمی کند...گرمای حضورت را می خواهم!چرا صندلی روبه رو خالی است؟
     
  9. tranquillity

    کاربر مفید

    تاریخ عضویت:
    ‏24/7/17
    ارسال ها:
    818
    تشکر شده:
    3,486
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    زن
    مفرداتش خوب است ولی مرده شوی ترکیبش را ببرد
    در پهنۀ زندگی عوامل و عناصری وجود دارند که هر یک به تنهایی می توانند منشأ اثر و فایده باشند ولی چون همه یا چند تای آن با یکدیگر جمع شوند از اجتماع و اختلاط آنها نتیجۀ مطلوبه به دست نمی آید.

    از طرف دیگر بعضیها ضمن مکالمه و محاوره از لغات و تعبیرات ادبی استفاده می کنند، عبارات مسجع و مقفی به کار می برند، از استعارات و تشبیهات و هرگونه صنایع ادبی و لفظی در گفتگو و مکالمه غافل نیستند. به اصطلاح معروف لفظ قلم صحبت می کنند ولی از تلفیق آن همه عبارات و مفردات در ردیف کردن آن همه صغری و کبری نمی توانند نتیجۀ مطلوبه حاصل و شنونده را از مقصود و منظور خویش آگاه کنند.

    اصولاً در این گونه موارد به ضرب المثل بالا استناد می کنند و می گویند: مفرداتش خوب است ولی مرده شوی ترکیبش را ببرد.

    اما ریشل تاریخی این ضرب المثل:

    حاجی محمد ابراهیم کرباسی کاخکی که بعضی از نویسندگان حرف را، را تبدیل به لام کرده وی را کلباسی گفته اند از بزرگترین علما و زهاد قرن دوازدهم هجری است که در زهد و تقوی و احتیاط معروفیت تمام داشت و غالباً مرافعات و محاکمات مردم را به سایر روحانیون محول می کرد و چنانچه ضرورتی ایجاب می کرد که در امر شهادتی رسیدگی کند قبلاً از مسائل شرعیه که مربوط به حرفه و شغل شاهد بود سؤال می کرد تا صلاحیت و شایستگی شاهد بر او مسلم گردد.

    از جمله می گویند غسالی برای شهادت نزد کلباسی رفت. مرحوم کلباسی ابتدا احکام و آداب غسل میت را از غسال پرسید.غسال که مرد ظریف شوخ طبعی بود پس از آنکه تمام سؤالات مرحوم کلباسی را جواب داد آن گاه از باب مطایبه گفت:"چیزی هم در آخر کار به گوش میت می گویم." پرسید:"آن چیست؟"

    غسال گفت:"به او می گویم خوشا به سعادت تو که مردی و برای شهادت نزد کلباسی نرفتی." مرحوم کلباسی نسبت به طبقۀ روحانیون تعصب شدید داشت و هرگز حاضر نبود که به مقام روحانیت لطمه و خدشه ای وارد آید چنان که جهانگرد معروف حاج سیاح می نویسد:

    ... وقتی به آن مرحوم گفتند:"آخوندی دزدی کرده." فرمود:"خیر! بگویید دزدی آخوند شده مگر آخوند یا عابد یا زاهد یا مقرب خدا به لباس است؟ اگر لباس مخصوص نباشد قدرش در نزد خدا کمتر می شود یا خدا او را اشتباه می کند؟" مرحوم کلباسی با وجود احتیاط زیاد و شدت عمل در امور دینی اتفاقاً مردی خلیق و خوش محضر و بذله گو و ظریف طبع بود و هیچ کس در محضرش خسته نمی شد، کما اینکه میرزا محمد تنکابنی نقل می کند:
    ... وقتی فتحعلی شاه به دیدن حاجی آمد. پس نقل در میان خوان و در میان مجلس گذاشتند. ناگاه پرستوک در میان آن فضله انداخت. پادشاه گفت:"فضله مرغ نقل مجلس شد." حاجی فرمود:"چون هوایی است مال دیوان است." که با توجه به واژۀ دیوان در این مصرع که معنی دولت از آن افاده می شود می توان به پاسخ رندانه و طنزآمیز مرحوم کلباسی به فتحعلی شاه پی برد.

    مشهور است که روزی مطربی نزد حاجی کلباسی آمد و پرسید:"حاجی آقا، خواستم بدانم راجع به جنباندن اعضای بدن که در اصطلاح عامه آن را رقـــص می گویند عقیدۀ شما چیست؟"

    حاجی کلباسی با عصبانیت جواب داد:"عملی است مذموم و فعلی است حرام."

    مطرب قدری تأمل کرده تا خشم حاجی کلباسی فروکش کند، آن گاه پرسید:"حضرت آقا، اگر دست راست خودم را این طور بلند کنم آیا حرام است؟"

    مرحوم کلباسی جواب داد:"کی گفت حرام است؟ اصولاً دست را برای جنبش و حرکت خلق کرده اند."

    مطرب کهنه کار صورت حق به جانب گرفته مجدداً سؤال کرد:"اگر دست چپم را این طور بجنبانم چطور؟"

    کلباسی جواب داد:"قبلاً گفتم که مانعی ندارد."

    باز مطرب پرسید:"راستی معذرت می خواهم. اگر پای راستم را به سمت جلو تکان بدهم چه می فرمایید؟"

    مرحوم کلباسی گفت:"آن هم عیبی ندارد. باز هم حرفی داری؟"

    مطرب زیرک عرض کرد:"فقط یک سؤال باقی مانده که آیا پای چپم را هم می توانم این طور بجنبانم؟"

    مرحوم کلباسی که از سؤالات مطرب سرسام گرفته بود بیش از این طاقت نیاورده گفت: "مردک،با این سؤالات عجیب و غریبی که می کنی معلوم می شود عقل تو پاره سنگ بر
    می دارد. چه کسی با شما گفته دست و پای آدمی باید ساکن باشد؟ اصولاً قوۀ تحرک برای دست و پا و جنبش این دو عضو مؤثر بدن خلق شده است."

    مطرب کهنه کار که منتظر چنین فرصتی بود گفت:"کاملاً صحیح است و اتفاقاً استفتای من برای تأیید همین مطلب بوده است که به لسان مبارک ادا فرمودید." سپس از جای خود بلند شد و چهار دست و پا را به حرکت درآورده در مقابل دیدگان بهت زدۀ مرحوم کلباسی و حاضران مجلس شروع به رقصیدن کردن و گفت:"حضرت آقا، حالا چطور؟ مگر رقـــص همان حرکات موزون دست و پای آدمی نیست که خودتان تجویز فرمودید؟" آیت الله کلباسی که هرگز تصور نمی کرد از مجموعۀ فتاوای او چنین حرکت مذبوحانه ای افاده شود تبسمی بر لب آورد و گفت:"مفرداتش خوب است ولی مرده شوی ترکیبش راببرند"
     
    هوا سردشده...نه!نه...هوای من سرد شده...حتی گرفتن فنجان قهوه هم،دردی رادوا نمی کند...گرمای حضورت را می خواهم!چرا صندلی روبه رو خالی است؟
     
  10. tranquillity

    کاربر مفید

    تاریخ عضویت:
    ‏24/7/17
    ارسال ها:
    818
    تشکر شده:
    3,486
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    زن
    مسیحا نفس
    پزشکان حاذق و مردان خدا را که صاحب نفس و کرامات خارق العاده باشند مسیحا نفس یا عیسی دم می نامند و از این دو اصطلاح و نظایر آن به منظور تجلیل و بزرگداشت آنان استناد و استشهاد می کنند. 

    اکنون ببینیم مسیحا کیست و از نفس گرمش چه آثاری بروز و ظهور کرده که به صورت ضرب المثل درآمده است. 

    منظور از مسیحا همان حضرت عیسای مسیح فرزند حضرت مریم و چهارمین پیامبر اولوالعزم می باشد که کیفیت تولد و شرح زندگانی طفولیتش را همه کس کمابیش می داند. 
    عیسی بن مریم هنوز از مرحلۀ دوازده سالگی نگذشته بود که همراه مادرش به بیت المقدس رفت و در حوزه های درس علمای بنی اسراییل وارد شد.مراتب نبوغ و استعدادش به جایی رسید که پس از قلیل مدتی در صف علما و محققان جای گرفت و چون لب به سخن می گشود گفتارش را همه تصدیق می کردند.طولی نکشید که با قوم بنی اسراییل به مباحثه و احتجاج پرداخت و در رد عقایدشان که در حول ماده و ماده پرستی دور می زد از هیچ چیز نهراسید. سپس همراه مادرش به ناصره بازگشت و در سن سی سالگی به مقام رسالت نایل آمد و فرشتۀ وحی بر او نازل شد. 

    با وجود آنکه یهودیان در منجلاب فساد و تباهی غرقه شده به گفتاری جز آنچه را که جمع مال و اندوختن سیم و زر بر آن مترتب باشد توجه نداشتند حضرت عیسی بر طبق فرمان الهی پیغمبری و رسالت خویش را بر آنها اعلام و آنان را به متابعت و پیروی از دین جدید دعوت کرد. از هر دری وارد شد و به هر وسیله ای متوسل گشت ولی در مقابل جبهۀ متحد و نیرومند روحانی نماهای بنی اسراییل کاری از او ساخته نبود. پس به جانب قرا و قصبات رهسپار گردید و از هر فرصتی برای تبلیغ رسالت و ارشاد و هدایت آنان به صراط مستقیم حق و حقیقت فروگذار نکرد. مردم دهکده ها که تحت تأثیر سخنان فریبنده و تبلیغات شوم سران روحانی بنی اسراییل قرار داشتند بر صحت مدعا و حقیقت رسالتش علامت واعجاز خواستند. 

    عیسی بن مریم که در مقابل آن گمراهانش چاره ای جز اعجاز ندید به تأیید الهی مرغانی از گل ساخت و به آنها جان بخشید تا به پرواز در آمدند. در جای دیگر کوران مادرزاد را نعمت بینایی بخشید و مبتلایان به بیماری برص را معالجه کرد.

    روستاییان گمراه بنی اسراییل به این اندازه قانع نشده از او خواستند چنانچه اموات را از گور در آورد و زنده کند به رسالت و پیامبریش ایمان خواهند آورد.حضرت عیسی هر قدر آنها را از خواهش چنین معجزاتی برحذر داشت و عجز و انکسار خویش را که بشری ناتوان است و فقط وحی بر او نازل می شود به آنان گوشزد کرد فایده نبخشید. پس با حالت تضرع دست نیاز به سوی خدای قادر متعال دراز کرد تا این آخرین حجت را بر گمراهان ظاهربین اتمام نماید. ایزد بی چون مسئولش را اجابت فرمود و حضرت عیسی آخرین معجزۀ باهره را بر آنان عرضه داشته مردگان را به اذن و فرمان خدای بزرگ زنده ساخت و اجساد پدر و مادر و برادر و سایر اقارب و بستگانشان را از ژرفنای گور بیرون کشیده جان بخشید. 
    پیداست که این گونه امور صرفاً در ید قدرت قادر تواناست و هیچ کس جز به تأیید الهی قادر به انجام چنین اعمالی نیست. 

    کاری به فرجام کار نداریم که قوم بنی اسراییل با وجود مشاهدۀ این همه اعجاز و حجتها به عصیان و گمراهی ادامه داده او را ساحر و جادوگر خواند و جز عدۀ معدودی به او نگرویدند. غرض از تمهید و تنظیم مطالب بالا این بود که این همه معجزات حضرت عیسی بن مریم یعنی معالجۀ بیماران، نعمت بینایی بخشیدن به کوران و نابینایان و بالاخص زنده کردن مردگان موجب گردید که عبارت مسیحا نفس و اصطلاح دم عیسی زبانزد خاص و عام شد و از آن در موارد لزوم استشهاد و تمثیل می کنند


[ سه شنبه 12 دی 1396 ] [ 10:48 ] [ hr ] [ ]

چهار نکته برای عکاسی از آبشار


ادامه مطلب


[ سه شنبه 12 دی 1396 ] [ 10:44 ] [ hr ] [ ]

نرم افزار رتوش



[ یک شنبه 6 شهريور 1395 ] [ 23:21 ] [ hr ] [ ]

دو روش تزیین ظروف شیشه ای با دکوپاژ

 

 

در این مطلب آموزش تصویری تزیین ظروف شیشه ای با تکنیک دکوپاژ به دو روش تقدیم حضورتون میشه.


ادامه مطلب


[ شنبه 5 دی 1394 ] [ 16:58 ] [ hr ] [ ]

آموزش طراحی کارت ویزیت RAMPI با نرم افزار CorelDRAW

 

 

کارت ویزیت, طراحی کارت ویزیت

 


ادامه مطلب


[ شنبه 16 آبان 1394 ] [ 16:30 ] [ hr ] [ ]

آشنايي با فن کتاب آرايي

کتاب آرايي چيست؟
پس از اين که دانستيم که کتاب چيست؟ طبعا روشن مي گردد که کتاب آرايي به چه چيز هايي گفته مي شود. براي روشن تر شدن موضوع بايد بگوييم که کتاب از چند بخش تشکيل مي گردد: 
الف. واحد هاي پيش از متن: واحد هاي پيش از متن شامل جلد، آستر بدرقه و صفحات قبل از متن مي گردد.
ب. متن: صفحات متن به صفحات اصلي گفته مي شود که با صفحات بعد ازمتن داراي فرم واحدي هستند.
ج. واحد هاي بعد از متن: صفحات بعد از متن شامل پيوست يا ضميمه، واژه نامه، کتاب نامه، فهرست راهنما، ... مي گردد. معمولاً همۀ اين ها از صفحات فرد شروع مي شوند. 
بنابراين کتاب آرايي به زيبا سازي حرفوي کتاب گفته مي شود؛ به گونه اي که باعث جلب بيننده گردد.


ادامه مطلب


[ جمعه 15 آبان 1394 ] [ 22:42 ] [ hr ] [ ]

آموزش صحافی پایان نامه با دستگاه طلاکوب دیجیتال

با سلام در این بخش قصد دارم توضیحاتی در مورد صحافی همراه با تصویر خدمتتون ارائه بدم که البته مطالبی اینجا مطرح میکنم حاصل تجربیات شخصی خودم و برخی همکاران هست که ممکنه با روش شما متفاوت باشه که در این صورت ممنون میشم اگه نظرات و تجربیات مفیدتون رو همینجا مطرح کنید تا هم بنده و هم دیگران از تجربیات شما استفاده کنند چرا که متاسفانه برخی همکارامون وقتی ازشون سوال می کنی یا درخواست راهنمایی داری از کمک کردن خودداری می کنن ولی با توجه به جمع دوستانه که به لطف آقای تقوی عزیز در کنار هم جمع شدن از هیچ کمک و راهنمایی نسبت به همدیگه دریغ نمی کنن لذا تصمیم گرفتم هرچی بلدم اینجا به اشتراک بگذارم و امیدوارم شما همکار گرامی هم از این طرح استقبال کنی و ما رو از تجربیاتت بی نصیب نذاری. 

ادامه مطلب


[ جمعه 15 آبان 1394 ] [ 22:25 ] [ hr ] [ ]

باید دوستان بدونن که در طراحی یک جلد همیشه باید مقدار فضایی رو برای برش در نظر گرفت من از دوستان طراح همیشه سئوال می کردم این فضا چقدر باشه و دوستان اکثراً می گفتن 0.6 (شش دهم) تا 1 سانتی متر، اما واقعاً مقدار ثابتی نداره ولی بهتر 1 تا 1.5 (یک تا یک و نیم سانتی متر) در نظر گرفته بشه و نباید تو این فضا چیزی نوشته بشه.

دومین چیزی که اکثر دوستان با اون مشکل دارن نحوه بدست آوردن عطف کتاب، من با دوستانی که تو انتشارات مختلف کار می کردن صحبت کردم و همه اونها توصیه کردند برای هر 200 صفحه ای که می بندیم باید 1 سانتی متر عطف بگذاریم(در صورتی که کاغذی که در چاپ خونه چاپ میشه 70 گرمی باشه) و یکی از دوستان و استادان عزیز فرمولی رو گفت که تا حالا تو همه کارام منو کمک کرده و اون فرمول:

تعداد صفحات کتاب *(ضرب) 0.005664= مقدار عطف کتاب که این عدد باید گرد شه

و این نکته رو اضافی کنم که این فرمول در کاغذهای 80 گرمی استفاده میشه و اگر کاغذ چاپ ما 70 گرمی باشه باید عدد بدست اومده رو در 15% ضرب کنیم و حاصل رو از عدد اولیه کم کنیم.

مثال:

200 صفحه کتاب (200*0.005664= 1.1328 در نتیجه 1.2) برای کاغذ 80 گرمی

200 صفحه کتاب (200*0.005664= 1.1328 ، 1.1328 * 15% = 0.16992 

و در انتها 1.1328 –(منهای) 0.16992 = 0.96288 و در اینجا نتیجه می گیریم عدد باید 0.97 بشود که با توجه به ضخامت جلد می توان آن را 1(یک) در نظر گرفت.

بعد از بدست آوردن عطف میشه وسطش رو بدست آورد و با فونت مناسب و اندازه قلم مناسب تو عطف عنوان و نام نویسنده رو اضافه کرد.

 

قطع (ابعاد): قطع کتاب یا سالنامه با توجه به طول و عرض صفحات کاغذ آن مشخص می شود. برخی از قطع های معروف بدین شرح است: قطع مدیران (5/19×5/25)، قطع وزیری (16×23)، قطع رقعی(14×21)، قطع خشتی (21×21)، قطع پالتویی (5/10×5/21)، قطع جیبی پالتویی (5/7×16) و ....

2. عطف: قسمتی از عرض جلد کتاب یا سالنامه که پشت و روی جلد را به هم متصل می کند و در صحافی گالینگور و جلد سازی بصورت ته صاف یا ته گرد و یا اشکال دیگر می تواند باشد. 

3. جلد چرمی: از چرم مصنوعی تولید شده و معمولاً دور جلد دوخته می شود. به دلیل نرم بودن و دوام بیشتر، جلد چرمی مورد توجه بیشتری واقع می شود. چرم مصنوعی در انواع بافت ها و رنگهای مختلف و همچنین تولیدات ایرانی و خارجی موجود می باشد. (استفاده از چرم طبیعی برای جلد سالنامه امکان پذیر بوده ولی در عین حال بسیار گران است.                                                                                                                                                                              

4. جلد گالینگور: گالینگور به کاغذ با پوشش مخصوصی که برای روکش جلد کتاب ویا جعبه های خاص استفاده می گردد، گفته می شود. گالینگور در رنگهای بسیار متنوع و در طرحهای مختلف در انواع تولیدات ایرانی و خارجی موجود است (در تولیدات بانک سالنامه از بهترین انواع گالینگور خارجی استفاده می شود.

5. طلا کوبی و نقره کوبی: طلا کوبی یعنی ثبت آرم و یا نوشته با حروف درشت بر روی انواع گالینگور ویا کاغذ و مقوا همراه با فشار و حرارت. عموما ًبرای درج آرم و نام شرکت بر روی جلدهای گالینگور استفاده می شود. بر خلاف نام طلاکوبی،رنگهای متنوع داشته ولی رنگ نقره ای آن بیشتر استفاده می شود. قبل از طلاکوبی باید کلیشه آرم و نوشته مورد نظر ساخته شود. در صورتی که هنگام طلاکوبی کلیشه بدون استفاده از ورقه های طلا به کار گرفته شود، سطح گالینگور بدون آنکه رنگی به خود بگیرد اندکی گود شده که جذابیت خاصی دارد.

6. داغی: حک و گود کردن آرم یا نوشته بر روی جلد چرمی و یا گالینگور که با استفاده از کلیشه آن طرح امکان پذیر است. داغی رنگ نداشته و فقط با فرورفتگی ایجاد شده قابل تشخیص است. برخی انواع گران قیمت گالینگور و چرم (ترمو) در اثر فشار حرارت کلیشه تغییر رنگ داده و تیره می شود. کلیشه مورد استفاده برای جلد چرمی حتما ً باید 3 میلی متر باشد. در مواردی چاپ آرم رنگی بر روی جلدهای گالینگور و چرمی با استفاده از چاپ سیلک امکان پذیر است.

 

7. جلد 4رنگ و سلفون: در این نوع جلد طرح جلد و پشت جلد بصورت 4 رنگ با استفاده از چاپ افست چاپ شده و برای محافظت بیشتر روی آن سلفون (مات یا براق) می کشند. در این نوع جلد امکان چاپ تصاویر و یا نقوش با کیفیت و وضوح بالا امکان پذیر است. استفاده از U.V براق یا مات جذابیت بیشتری به جلد خواهد داد. توجه: قبل از طراحی جلد حتما ً مشخصات فایل مورد نیاز برای چاپ را با بانک سالنامه را کنترل نمایید.

8. آستر بدرقه: ورق کاغذی نسبتا ً ضخیم که از یک طرف به داخل جلد و از طرف دیگر به اولین صفحه کتاب یا سالنامه متصل می شود. آستر بدرقه های تولیدات بانک سالنامه به رنگ طوسی سیر بوده و در صورت سفارش امکان چاپ آرم و یا تصاویر و یا نقشه ایران و جهان امکان پذیراست. توجه : هزینه چاپ رنگهای نقره ای، طلایی، مسی و یا چاپ رنگ های معمولی به صورت زمینه پر معادل 2رنگ چاپ محاسبه می شود.

9. صحافی سیمی: اتصال صفحات سالنامه و کتاب در حالت صحافی عادی با استفاده از دوخت و رشته های نخ بوده ولی در صورت نیاز امکان صحافی سیمی (زوج) وجود دارد. توجه: به علت قطور بودن سالنامه های روزانه صحافی سیمی این نوع سالنامه های توصیه نمی شود.

 

10. تبلیغ رنگی: چاپ متن ها و تصاویر تبلیغی بر روی کاغذ های گلاسه و صحافی آن در ابتدا و انتهای سالنامه. تعداد صفحات تبلیغ گلاسه باید یکی از اعداد (2/4/8/16/24/32/40/48و ...) باشد. توجه: قبل از طراحی صفحات تبلیغی حتما ً مشخصات فایل مورد نیاز برای چاپ را با بانک سالنامه کنترل نمایید.

11. فرمهای اضافی: هر 16 صفحه از اوراق کتاب یا سالنامه را یک فرم می نامیم (البته فرمهای 4/32/12 و... صفحه ای نیز وجود دارند) در صورت نیاز می توان اطلاعات خاص مانند مشخصات فنی- اطلاعاتی مهندسی- نمایندگی ها- صفحات یادداشت و... را به سالنامه مورد نظر خود اضافه کنیم.

12. چاپ آرم صفحات: آرم و یا مشخصات شرکت ها می تواند بصورت تک رنگ و یا چند رنگ روی صفحات سالنامه چاپ شود محل چاپ آن هر جای صفحه می تواند باشد ولی در تولیدات بانک سالنامه محل مشخصی در بالای صفحه برای این کار در نظر گرفته شده که استفاده از آن توصیه می شود. چاپ آرم و یا نوشته به صورت کم رنگ (ترام) در زمینه کاغذ نیز امکان پذیر است. همچنین زمینه سفید کاغذ می تواند به رنگ کرم و یا رنگهای دیگر چاپ شود.

13. ربان اختصاصی: استفاده از ربان اختصاصی با عرض 11 میلی متر که نام و یا آرم شرکت در طول آن تکرار می شود زیبایی سالنامه را دو چندان می کند. بافت ربان با 2 یا چند رنگ امکان پذیر است. 

14. کلیشه: قطعه فلزی که طرح آرم و یا نام شرکت به صورت برجسته (به ارتفاع 5/1 یا 3 میلی متر) روی آن ثبت شده و برای طلاکوبی و یا داغی مورد نیاز است. برای تهیه کلیشه،یک برگ پرینت با کیفیت خوب در اندازه یک به یک و سیاه و سفید (بدون ترام و قسمت های خاکستری) از آرم یا متن مورد نظر مورد نیاز است.

 

 

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

برای تعیین عطف کتاب که معمولا از کاغذ 70 گرم استفاده میشه که برای این منظور مثلا ما یه کتاب 224 صفحه ای ابعاد وزیری داریم که با این صفحات هر فرم 16 صفحه ای درمیاد 14 فرم کامل ، بعد فرم رو به عدد 0.7 که میشه گرماژ ، تقسیم میکنم که میده بهمون 9.8 و 2 میل هم برای جای بازی در نظر میگیرم و ....9.8 = 0.7 × 14 = 16 ÷ 224 

  -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

محاسبه عطف کتاب (فرمول شماره یک)

SP(cm)=[n×(p/100)]/20

SP: Spine Book width – عطف کتاب

n: Pages – تعداد صفحات

p: paper weight – گرماژ کاغذ

نتیجه به دست آمده بر مبنای میلیمتر می‌باشد.

مثال: کتابی با کاغذ 80 گرمی در تعداد 100 صفحه:

20/(80/100)×SP=100

SP=4 mm

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

محاسبه عطف کتاب (فرمول شماره دو)

 

با توجه به اینکه ضخامت یک ورق کاغذ 100 گرمی برابر 0.05 میلیمتر می‌اشد.

SP= (n*p)*5 /10000

SP: Spine Book width – عطف کتاب

n: Pages – تعداد صفحات

p: paper weight – گرماژ کاغذ

نتیجه به دست آمده بر مبنای میلیمتر می‌باشد.

مثال: کتابی با کاغذ 90 گرمی در تعداد 150 صفحه:

SP=(150*90)*5/10000

SP=6.75 mm

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 فرمول پيچيدگي خاصي نداره:

مثال : عطف يك كتاب 100 صفحه اي كه بر روي كاغذ 80 گرمي چاپ شده چند ميلي‌متر هست؟
جواب:
5.68 = 0.0568 × 100 
0.0631 = 90 ÷ 5.68 
5.048 = 80 × 0.0631 
در واقع ضخامت عطف كتاب شما تقريبا برابر با 5 ميلي متر هست منتها اين فقط عطف صفحات داخلي هست و اگر براي مثال كتاب شما با جلد مقوايي صحافي مي شه نهايتا چيزي حدود 1 ميلي متر هم به اون اضافه ميشه و ضخامت نهايي عطف 6 ميلمتري همراه با جلد خواهد بود.



برچسب‌ها: عطف کتاب,
[ جمعه 15 آبان 1394 ] [ 20:53 ] [ hr ] [ ]

یغماای قوم به حج رفته کجایید کجایید

معشوق همین جاست بیایید بیایید

معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار

در بادیه سرگشته شما در چه هوایید

گر صورت بی‌صورت معشوق ببینید

هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید

ده بار از آن راه بدان خانه برفتید

یک بار از این خانه بر این بام برآیید

آن خانه لطیفست نشان‌هاش بگفتید

از خواجه آن خانه نشانی بنمایید

یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدیت

یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید

با این همه آن رنج شما گنج شما باد

افسوس که بر گنج شما پرده شمایید



[ چهار شنبه 1 بهمن 1393 ] [ 15:58 ] [ hr ] [ ]

گیاهی که مثل سیم ظرف شویی معده را پاک سازی می کند            

 
خبرگزاری پانا:سلامت سیستم هاضمه یکی از جنبه‌های مهم سلامت کلی بدن است. اما متأسفانه به‌واسطه مواد غذایی تصفیه‌شده و عاری از مواد مغذی، همچنین سموم مختلف و اضطراب در معرض خطر جدی است.        
خبرگزاری پانا+سیر                                    

 


ادامه مطلب


[ یک شنبه 14 دی 1393 ] [ 7:39 ] [ hr ] [ ]

    این قوطی شما را می‌کشد!       

خبرگزاری پانا:مصرف غذاهای كنسروی كه خیلی از جوانان علاقه زیادی به آن دارند روز به روز در حال افزایش است و این مورد می‌تواند مضر باشد. با باز كردن در قوطی، محتویات آن در معرض آلودگی‌های بیرون قرار می‌گیرد و مشاهده شده كه بیماری‌های ناشی از آن رو به افزایش است.

۱۳۹۳ جمعه ۱۲ دي ساعت 12:43            

خبرگزاری پانا+کنسرو                                    

ا غلب غذاهای كنسروی را می‌توان بین دو تا هفت روز پس از باز شدن مصرف كرد. كنسرو ماهی تنها تا دو روز پس از باز شدن و كنسرو میوه تا یك هفته ماندگاری دارد. كنسروهای خانگی و بازاری، هر دو می‌تواند حامل باكتری باشد و باعث بیماری مصرف‌كننده شود. كنسروهای بازاری به‌طور كلی حاوی ماده نگه‌دارنده است كه خطر رشد باكتری را كاهش می‌دهد، در حالی كه كنسروهای خانگی این ماده را ندارد. در غذاهایی مانند گوشت، مرغ، غذاهای دریایی و سبزیجات نسبت به غذاهای با اسیدیته بالا مانند میوه، خطر رشد باكتری بیشتر است. دمایی كه غذای كنسروی باز شده در آن قرار دارد، در رشد باكتری تاثیرگذار است بنابراین برای كاهش رشد باكتری غذاهای كنسروی باز شده را در دمای كمتر از ۴ درجه سلسیوس قرار دهید. 


ادامه مطلب


[ یک شنبه 14 دی 1393 ] [ 7:35 ] [ hr ] [ ]

نکاتی در مورد قالبهای شمع سازی

 

قالبهای شمع سازی , نکاتی برای قالبهای شمع سازی ۱- قبل از شروع، روی سطح کار را با روزنامه بپوشانید تا اطرافتان کثیف نشود. ۲- تمام وسایل لازم را از قبل تهیه کرده و کنار دست خود قرار دهید. ۳- برای تمیز کردن ظرف پارافین، نیاز به شستن آن ندارید، بلکه می توانید بلافاصله بعد از استفاده، آن را با یک دستمال و یا پنبه پاک کنید. ۴- قبل از این که پارافین داخل قالب کاملاً سرد شود یک گودی اطراف فتیله به وجود می آید. این گودی را دوباره با پارافین مذاب پرکنید و بگذارید سرد شود. ۵- دقت داشته باشید که هنگام ذوب کردن پارافین، آب به داخل ظرف نفوذ نکند. ۶- قالب باید کاملاً سالم، خشک و بدون خراش باشد. ۷- در قالب های یک تکه، سرقالب باید کوچکتر از ته آن باشد تا شمع به راحتی از آن خارج شود. ۸- چنان چه قالب شما به شکلی است که به راحتی روی زمین قرار نمی گیرد( مثل قالب های مخروطی، ستاره ای و…)، قبل از ریختن پارافین، آن را روی یک تکه اسفنج یا یک ظرف پر از شن قرار دهید تا به صورت عمودی و ثابت بماند. ۹- برای سرد کردن پارافین، هیچ گاه آن را در فریزر قرار ندهید، چون شمع شما پس از سرد شدن ترک می خورد ولی می توانید در طبقات پایین یخچال قرار دهید. ۱۰- چنان چه شمع به راحتی از قالب جدا نشد، آن را مدت بیشتری در یخچال قرار دهید. ۱۱- برای این که کف شمع صاف و یکدست شود، آن را ته یک ظرف داغ بکشید تا کاملاً صاف شود. ۱۲- در تهیه شمع های مایع، چنان چه به پارافین مایع دسترسی نداشتید می توانید از روغن مایع استفاده کنید. ۱۳- دمای پارافین در قالب های مختلف متفاوت است. در قالب طلقی و شیشه ای، دمای پارافین باید به حدی باشد که قالب حالت اصلی خود را از دست ندهد؛ یعنی پارافین باید مقداری از گرمای خود را از دست داده باشد. ـ لکه گیری: قالب حیوانات ▪ مربع و مکعب‌ها ▪ تخم‌مرغ‌ها ▪ ماهی ▪ گل‌ها ▪ میوه‌ها ▪ ماه و ستاره ▪ ستون‌های استوانه‌ای تو خالی ▪ هرم‌ها ▪ سبزیجات
 درجه حرارت مناسب ذوب موم برای قالب‌ها با الیاف مختلف (درجه حرارت بر حسب فارنهایت می‌باشد) ▪ قالب اکرولیک = ۱۸۰ تا ۲۱۰ درجه ▪ قالب پلاستیک = ۱۶۰ درجه ▪ قالب گلی = ۱۸۰ تا ۲۱۰ درجه ▪ شمع‌هائی که غوطه‌‌ور می‌کنید = ۱۵۵ تا ۱۶۰ درجه ▪ قالب شیشه‌ای = ۱۷۰ تا ۲۰۰ درجه ▪ قالب فلزی = ۱۸۰ تا ۲۱۰ درجه ▪ قالب گچی = ۱۶۰ تا ۱۸۰ درجه ▪ قالب لاستیکی = ۱۶۰ تا ۱۸۰ درجه ▪ شمع‌های شنی (بدون شن) = ۱۵۵ تا ۱۶۰ درجه ▪ شمع‌های شنی (با شن) = ۲۷۰ تا ۲۸۰ درجه ▪ قالب‌های پاره‌شدنی = ۱۶۰ درجه منبع: هنرکده



[ شنبه 13 دی 1393 ] [ 10:43 ] [ hr ] [ ]

ایده ای جالب برای تزیین جاشمعی(آموزش تزیین جا شمعی)

 

ایده برای تزیین جاشمعی, آموزش تزیین جاشمعی

آموزش تزیین جا شمعی

از ایده زیر کمک گرفته و جاشمعی هایی با رنگ های مختلف درست کنید.
استفاده از شمع فقط برای مواقعی نیست که برق رفته باشد! بعضی بسادگی از آن برای زینت بخشیدن به میز غذا بهره می‌برند، چه بخواهند میز غذایی رسمی بچینند و چند میهمان از اقوام یا دوستان را دعوت کنند، چه بخواهند در کنار همسر یا حتی با فرزندانشان به صرف غذا بپردازند و علاوه بر آن ساعاتی رمانتیک را برای خود رقم زنند. اگر می‌خواهید هنر و سلیقه خود را نیز به این مجموعه اضافه کنید، ادامه مطلب را بخوانید.
وسایل لازم بای تزیین جاشمعی : مقوای رنگی  مداد  کا‌تر  جاشمعی یا لیوان استوانه‌ای  چسب  شمع
نحوه ساخت : طرح مورد علاقه‌تان را روی یک مقوا ببرید و از آن یک شابلون بسازید. یک مقوای رنگی به ارتفاع شمعدان شیشه‌ای و به پهنای دور آن ببرید. با شابلون روی مقوا طرحتان را بکشید. از روی طرح به وسیله کا‌تر داخل طرح خود را خالی کنید.

 

ایده برای تزیین جاشمعی, آموزش تزیین جاشمعی

آموزش تزیین جا شمعی

مقوای طرحدار را به دور شیشه بپیچید و دو سر آن را با چسب به هم وصل کنید. جا شمعی شما آماده است، شمع را درون آن روشن کنید.

 

ایده برای تزیین جاشمعی, آموزش تزیین جاشمعی

آموزش تزیین جا شمعی

در ضمن اگر تهیه شابلون برایتان مشکل است، می‌توانید از شابلون‌های آماده برای طرح روی مقوا استفاده کنید.

منبع : blog.varchin.com



[ شنبه 13 دی 1393 ] [ 10:41 ] [ hr ] [ ]

رنگ‌آمیزی ژل

 

رنگ‌آمیزی ژل

 

 

شما می‌توانید شمع‌های فریبنده‌ای با به‌کار بردن رنگ بسازید، روش رنگ‌آمیزی آسان است و یادگیری آن یک نوع سرگرمی می‌باشد، و اگر خاتمه کار برای شما زیاد مهم نیست می‌توانید ژل را به‌صورت مایع درآورید و با آن کار کنید در شمع‌های فریبنده ژله‌ای رنگ کردن را در چهار روش به‌کار ببرید.

 

۱. می‌توانید تمام شمع را رنگ کنید.

 

۲. شمع را با لایه‌های مختلف رنگی بسازید.

 

۳. شمع‌هائی با تکه‌های رنگی بسازید.

 

۴. شمع‌هائی رنگی در قالب بسازید.

 

 

 استفاده از رنگ

 

شما از رنگ‌های مخصوص ژل می‌توانید استفاده نمائید و گاهی اوقات هم می‌توانید از رنگ‌های مخصوص شمع‌های پارافینی استفاده کنید. از رنگ غذا نمی‌توانید استفاده کنید چون در آب حل می‌شوند و با روغن ترکیب نخواهند شد.

 

رنگ‌ها در دو نوع موجود می‌باشند، مایع و جامد و همیشه از مقدار کم شروع کنید، برای رنگ‌آمیزی ژل، ژل را حرارت دهید تا به‌طور کامل به‌صورت مایع درآید (روش حرارت دادن ژل را در مبحث (روش ذوب ژل) ببینید.

 

سپس به آرامی مقدار کمی از رنگ را با قاشق فلزی مخلوط کنید و هر بار یک قطره اضافه کنید و هم بزنید تا رنگ مورد دلخواه را به‌دست آورید. برای رنگ‌های جامد با رنده آنها را رنده کنید تا آسان‌تر در ژل حل شوند.

 

 

 ژل رنگ شده را آزمایش کنید

 

ژل رنگ‌شده در قابلمه تیره‌تر از موقعی نشان داده می‌شود که به شمع تبدیل می‌شود. بنابراین قبل از اینکه ژل رنگی را در ظرف بریزید آن را آزمایش کنید. مقدار کوچکی از آن را روی یک شیشه و یا روی یک تکه کاغذ سفید ضخیم قرار دهید و بگذارید تا سفت شود و سپس ببینید رنگ دلخواه شما است یا نه، اگر رنگ شما خیلی تیره است، می‌توانید با اضافه کردن ژل شفاف به قابلمه آن را رقیق کنید. اگر رنگ خیلی روشن است فقط رنگ بیشتری اضافه کنید.

 

 

 شمع‌های زیبا با لایه‌های رنگی

 

ساختن شمع‌های زیبا با لایه‌های رنگی مختلف ژل بسیار آسان می‌باشد و درست به همان سادگی که گل شمع را رنگ می‌‌کنید است. فقط وقت بیشتری می‌برد و رنگ‌آمیزی لایه‌های شمع بستگی به نوع رنگ‌هائی دارد که شما درست دارید آنها را مرتب کنید و برای راهنما رنگی را که خودتان حس می‌کنید مناسب است انتخاب کنید برای مثال: رنگ قرمز و آبی، اما از مخلوط رنگ آبی و قرمز یک رنگ ارغوانی به‌دست می‌آید و انتخاب رنگ‌ها بستگی به ذوق و سلیقه شما خواهد داشت و شما تمام رنگ‌ها را می‌توانید با ترکیب کردن به رنگ‌های مختلف تبدیل کنید. و بعد از رنگ‌آمیزی ژل هر لایه را که ساختید در ظرف بریزید و بگذارید تا سر دو سفت شود و سپس لایه رنگی بعدی را بریزید و توجه داشته باشید که در این کار باید صبور و شکیبا باشید.

 

ساختن شمع با لایه‌هی رنگی تا کامل شدن ساعت‌های زیادی طول می‌کشد، روش ساخت شمع‌های لایه‌ای به‌صورت افقی را در مبحث (شمع ژله‌ای رنگین‌کمان) و ساخت زاویه‌های رنگی در مشعل در مبحث (شمع ژله‌ای همانند مشعلی زیبا) را ببینید.

 

 

 تکه‌های رنگی را درست کنید:

 

سازندگان شمع با آزمایش کردن می‌توانند ورقه‌های رنگی ژل را در مدت زمان کوتاهی درست کنند.

 

و با تمرین زیاد برای درست کردن تکه‌های رنگی ژل مهارت آنها بیشتر می‌شود.

 

شما هم برای این‌کار کف سینی فر را با کاغذ آلومینیوم فُویل بپوشانید و سعی کنید که سمت شفاف کاغذ به سمت رو باشد (سمت شفاف آن صاف‌تر می‌باشد بنابراین ژل به آن نمی‌چسبد) سپس روی کاغذ آلومینیوم فُویل داخل سینی بریزید و یک لایه درست کنید، برای تکه‌های نازک مورد استفاده شمع‌های کوچک مانند (گلدان‌های گل در مبحث شمع گله‌ای با تزئین گل)، لایه را به ضخامت ۶/۱ تا ۳ میلی‌متر برای تکه‌های ضخیم‌تر مانند ضمع خال خال در مبحث (شمع ژله‌ای با تزئین خال‌های آبی) و نوارهای ژل هر لایه را به ضخامت ۶ میلی‌متر بسازید. وقتی ژل سرد شده به‌وسیله قالب‌های شیرینی شکل‌ها را ببرید. اگر سینی فر بزرگ است و به آن مقدار ژل نیاز ندارید کاغذ آلومینیوم فُویل را دولا کنید و لبه‌های آن را برگردانید و گوشه‌ها را جمع کنید و یک سینی کوچکتر درست کنید و ژل را داخل آن بریزید و بگذارید تا سرد شود و سپس برش دهید.

 

تکه‌های رنگی ژل را می‌توانید برای استفاده‌های بعدی درست کنید و نگهداری نمائید. آنها به اندازه‌های مناسب ببرید و بین کاغذ مومی قرار دهید و در کیسه یا ظرف‌های ضد آب در یخچال نگهداری نمائید.

 

 

 ساخت تکه‌های ژل با قالب

 

در سینی شیرینی با قالب‌های کوچک می‌توانید ژل را در شکل‌های مختلف بسازید. فقط ژل را بعد از ذوب شدن رنگ بزنید و داخل قالب بریزید و بگذارید تا سرد شود، و از این روش برای ساخت شمع‌های ژله‌ای در قالب می‌توانید استفاده نمائید و چون نازک و کوچک هستند برای تمرین ساخت شمع مناسب می‌باشند. و این نوع شمع‌ها سریع ذوب شده و فتیله‌هایشان روشن می‌شوند و برای طولانی روشن کردن مناسب نمی‌باشند.

 

اگر از قالب‌های پلاستیکی استفاده می‌کنید، مانند (پارتی‌ رزهای صورتی در مبحث پارتی رزهای صورتی به شکل شمع‌های ژله‌ای)ْ ژل را در درجه حرارت پائین‌تری ذوب کنید تا هنگامی‌که ژل را داخل قالب پلاستیی می‌ریزید قالب را ذوب نکند. کلید موفقیت با قالب‌ها با دو چیز بستگی دارد، ابتدا قالب را روی یک سطح صاف قرار دهید و با آب پر کنید اگر تراز بود که هیچ و اگر تراز نبود با قرار دادن تکه‌های تا شده کاغذ فُویل زیر آن قالب را صاف و تراز کنید، سپس به‌وسیله ملافه ژل را داخل قالب‌های کوچک بریزید.

 



[ شنبه 13 دی 1393 ] [ 10:33 ] [ hr ] [ ]

فتيله براي شمع

 

 

فتيله براي شمع

 

 

انتخاب یک فتیله درست برای یک شمع درست لازم و ضروری می‌باشد، اگر فیتیله خیلی کوچک باشد، شعله حییل کوچک خواهد بود، و یک فیتیله کوچک ممکن است که اغلب باعث چکه کردن شمع شود. یا ممکن است که در یک حوضچه موم ذوب شده خاموش شود. فیتیله خودش در واقع نمی‌سوزد بلکه به واسطه فرو نشستن در موم و مرطوب شدن با موم ذوب شده شعله‌ور می‌شود. فیتیله‌ها باید در اندازه‌های ۵/۲ - ۱ سانتی‌متر طول مرتب شوند. معمولاً از قیطان‌های کتانی ساخته شده‌اند، و فیتیله‌ها در اندازه‌های مختلف، از ۱۰ - ۱ سانتی‌متر در ۱ سانتی‌متر درجه‌بندی شده‌‌اند و اندازه‌ای که شما نیاز دارید بستگی به قطر شمعی که می‌سازید دارد. چنان‌که برای یک شمع به قطر ۵/۲ سانتی‌متر شما به یک فیتیله ۵/۲ سانتی‌متری نیاز دارید و به‌همین ترتیب در اندازه‌های دیگر.

 

شما اغلب می‌‌توانید فیتیله‌های مخصوص برای ظروف که در اندازه‌های کوچک، متوسط و بزرگ برای ۱۵ - ۵ سانتی‌متر در دسترس می‌باشد خریداری نمائید. فیتیله‌ها با مغزی فلزی برای شمع‌های مخصوصی که مدت طولانی می‌سوزند طرح‌ریزی شده‌اند و باید برای شمع‌هائی که در ظروف ساخته می‌‌شوند استفاده شوند. همانند، شمع‌های شناور به فیتیله‌های مخصوص شناور نیاز دارید. با استثناء قرار دادن شمع‌های غوطه‌ور شده، قبل از اینکه شمع‌ را بسازید فیتیله نیاز به آماده شدن دارد (گاهی اوقات می‌‌توانید فیتیله‌ها را به‌صورت آماده شده از بیرون بخرید، اما این کار آسانی است که خودتان آنها را آماده کنید) برای این کار، کمی از پارافین را به‌صورت بن‌ماری ذوب کنید.

 

(شرح بن‌ماری ظرف بزرگتری را پر از آب کنید و روی منبع اصلی حرارت قرار دهید و یک ظرف کوچکتر را روی ظرف اولی قرار داده و پارافین را در آن ذوب کنید این روش را روش بن‌ماری می‌نامند در حقیقت با بخار آب پارافین را در آن می‌کنید.) و فیتیله را در آن به مدت ۵ دقیقه قرار دهید و سپس فیتیله پوشیده شده با موم را از داخل ظرف بردارید و آنها را راست و عمودی در سینی فری که با یک تکه کاغذ روغنی پوشیده شده است قراردهید تا خشک شوند.

 

 

- نگهدارنده های فیتیله

 

این‌ها برای ثابت نگه‌داشتن فیتیله در ظروف شمع‌ها استفاده می‌شوند. شما فیتیله را در نگهدارنده جای دهید و فلز را به‌هم فشار دهید طوری که آن صاف در ته ظرف قرار بگیرد.

 

۱- موم پارافین

۲- موم عسل

۳- ورقه‌های موم عسل

۴- موم مخصوص حکاکی و غوطه‌ور کردن

۵- اسید استیرین

۶- فیتیله‌های آماده شده (راست) و فیتیله‌های آماده نشده (چپ)

۷- عطر شمع

۸- چسب موم

۹- خمیر بتونه قالب

۱۰- رنگ موم

۱۱- نگهدارنده‌های فیتیله



[ شنبه 13 دی 1393 ] [ 10:32 ] [ hr ] [ ]

دانستنی های ابتدایی شمع سازی

 

 

دانستنی های ابتدایی شمع سازی

 

كاربرد شمع از قدیم الایام بسیار مرسوم بوده و هنوز مردم در بسیاری از مراسم مختلف خود در شادی و یا حتی سوگواری از آن استفاده می كنند. این مسأله میان اكثر ملل با فرهنگها و سنن ومذاهب گوناگون مشترك بوده است.

البته این هنر امروزه وسعت یافته و با تغییر و تحولاتی اساسی، به رقابت با دیگر هنرهای دستی برخاسته است حاصل آن شاهكارهایی است كه شما در فروشگاهها دیده اید. جهت آشنایی شما ابتدا شمع را معرفی می كنیم:

 

۱ـ شمعهای قالبی.

۲ـ شمعهای دست ساز.

 

 

ابتدا شما را با مواد و تجهیزات لازم در شمع سازی آشنا كرده و آنگاه نكاتی را یادآور می شویم كه دانستن و به كارگیری آنها طی مراحل شمع سازی ضروری است.

 

مواد و لوازم مورد نیاز:

 

۱ـ پارافین درجات مختلفی از نظر نقطه ذوب دارد. به عنوان مثال پارافین مورد نیاز برای ساخت شمعهای قالبی باید نقطه ذوبی به میزان ۶۰ تا ۶۳ درجه سانتیگراد داشته باشد.

 

نكته: در فروشگاهها اغلب تنها سه نوع پارافین برای شمع سازی یافت می شود.

الف) پارافین قالبی (اسیددار) كه بیشتر برای ساخت شمع های قالبی به كار می رود.

ب) پارافین كریستالی (بدون اسید) كه به جهت انعطاف پذیر بودن آن برای ساخت شمعهای دست ساز، بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد.

ج) پارافین شیشه ای یا پزشكی.

 

 

۲ـ اسید استئاریك (استئارین): كه جهت كمك به استحكام بیشتر پارافین به آن اضافه می شود. در ضمن طول مدت سوخت را نیز افزایش می دهد. در شمع های قالبی، میزان اسید استئاریك مورد نیاز برای ۴۵۴ گرم پارافین دوتا پنج قاشق غذاخوری است (در واقع برای هریك كیلوگرم پارافین ۱۰۰ گرم مورد نیاز است).

 

۳ـ رنگ كه شامل رنگ شمع، رنگ روغنی، رنگ صنعتی و یا رنگ پارچه است.

 

۴ـ موم عسل كه برای نرم تر و شكل پذیرتر كردن پارافین به كار می رود، در ضمن از دود كردن شمع نیز جلوگیری می كند.

 

۵ـ البته مواد دیگری از قبیل، كریستالهای درخشان، كریستالهای شفاف نیز در مستحكم تر كردن، بالا بردن نقطه ذوب، افزایش شفافیت و همچنین افزایش طول عمر شمع، نقش بسیار مهمی دارند.

 

۶ـ روغن مایع و یا روغن زیتون جهت چرب كردن قالبها.

۷ـ دوظرف آلومینیومی و یا تفلون برای ذوب كردن پارافین كه بتوان یكی را دردیگری جای داد.

۸ـ ملاقه و یا قاشق بزرگ برای ریختن در قالبهای كوچك.

۹ـ كارد و چنگال.

۱۰ـ تكه ای از فلز واشر مانند برای فتیله گذاری در كف قالب.

۱۱ـ قیف.

۱۲ـ قالب: قالبها انواع مختلف دارند. اكثر قالبهایی كه در بازار یافت می شوند فلزی و از جنس آلومینیوم بوده و استوانه ای شكل هستند در اغلب آنها نیز سوراخی جهت فتیله گذاری تعبیه شده است. البته شما می توانید از قالبهای مختلف و باتوجه به نكات ایمنی درمورد آن جنس به عنوان قالب شمع سازی استفاده كنید.

نكته: از قالبی كه دهانه آن باریك تر از قسمت انتهایی ظرف باشد، استفاده نكنید. زیرا شمع پس از سردشدن از قالب بیرون نخواهد آمد. مگر آن كه شمع ها را در همان ظرف روشن نموده و از نمای ظرف به همراه شمع لذت ببرید! ضمناً سعی كنید قالبهای انتخابی شما درزی نداشته باشد زیرا شكل درز به شمع نیز منتقل می شود.

۱۳ـ فتیله، كه انواع مختلف دارد: فتیله قیطانی، سیمی و نخ پرك.

البته فتیله در اندازه های مختلف از نظر ضخامت در بازار یافت می شود. هر میزان كه شمع بزرگتر باشد به همان نسبت باید از فتیله قطور تری استفاده كنید زیرا فتیله های خیلی نازك باعث می شوند شمع، چكه كرده ودر كنار فتیله، سوراخی ایجاد می شود، در نتیجه فتیله روشن، توسط پارافین مذاب خاموش می شود هر یك از فتیله های فوق الذكر در ساخت شمع خاصی به كار می روند، به عنوان مثال فتیله های قیطانی برای شمع های باریك با قطر ۲‎/۵ الی ۳ سانتیمتر و نخ پرك برای شمع های خیلی بزرگ مورد استفاده قرار می گیرند.

 

منبع : groohashpazi.blogfa



[ شنبه 13 دی 1393 ] [ 10:30 ] [ hr ] [ ]

ساخت شمع ژله‌ای پر از حباب

 

 

 

ساخت شمع ژله‌ای پر از حباب

 

مواد و لوازم مورد نیاز :

 

- آکواریوم یا ظرفی بزرگ و شیشه‌ای

- فنجان‌های اندازه‌گیری

- شن آبی‌رنگ مصنوعی

- گوش‌ماهی‌های کوچک

- قابلمه

- دماسنج گیره‌دار

- موم ژله‌ای شمع

- ملاقه

- ماهی‌های شیشه‌ای یا دیگر حیوانات دریائی

- نخ خیاطی

- میله‌ای از چوب بامبو

- نوار چسب

- میله فلزی

- حوله کاغذی

- فتیله

 

 روش ساخت:

۱. ظرف موردنظر (آکواریوم) را از آب پر کنید و با پیمانه اندازه‌گیری مقدار ژل مورد نیاز را حساب کنید. شمع بزرگی که در این طرح می‌بینید تقریباً یک گالون ژل (۲ کیلوگرم) لازم دارد، سپس ظرف را خالی کنید و خوب خشک نمائید.

۲. یک لایه از شن‌های آبی مصنوعی را در کف ظرف (آکواریوم) قرار دهید و گوش‌ماهی‌های رنگی کوچک را روی شن قرار دهید.

۳. قابلمه را روی حرارت پائین قرار دهید، و به مقدار کافی ژل برای پر کردن ظرف داخل قابلمه بریزید و ذوب کنید، دماسنج را به بدنه قابلمه وصل کنید (دقت کنید که روی بسته‌های ژل میزان درجه حرارت داده شده) بنابراین ژل را تا همین درجه حرارت دهید، و سعی کنید که ژل زیاد داغ نشود سپس با استفاده از ملاقه یک لایه از ژل حدود ۵/۲ سانتی‌متر ضخامت روی شن بریزید و آن را درزگیری کنید و بگذارید تا ژل به‌طور کامل سرد شود.

۴. زمانی‌که ژل در حال سرد شدن است، هر یک از ماهی‌های شیشه‌ای را در ارتفاع مختلف به یک رشته نخ ببندید و داخل ظرف مقابل دیواره قرار دهید و سر دیگر نخ را به میله چوبی بامبو ببندید میله را سرتاسر ظرف (آکواریوم) قرار دهید و آن را روی بیرون لبه ظرف با نوارچسب محکم کنید.

۵. بقیه ژل را دوباره داخل قابلمه بریزید و تا درجه معین حرارت دهید و یا ملاقه ژل داغ را داخل آکواریوم بریزید دقت کنید که ژل را سریع و طوری در ظرف بریزید که ماهی‌ها در جای خود قرار گرفته باشند و جابه‌جا نشوند.

۶. با میله ژل را هم بزنید تا تعداد حباب‌ها کم شوند اطراف آکواریوم را حوله بپیچید تا مرحله سرد شدن آهسته و آرام انجام شود. وقتی‌که ژل تقریباً سرد شد فتیله را قرار دهید.

 

▪ نکته طرح:

یک آکواریوم بزرگ برای ساخت شمع ژله‌ای نیاز به تعداد زیادی ماهی‌های کوچولو دارد بنابراین آنها را باید محکم کنید و برای این‌کار هم باید صبر و حوصله به خرج دهید تا ماهی‌ها به حالت طبیعی قرار داده شوند.

 

▪ نکات ایمنی:

دیواره‌های این آکواریوم یا پلاستیک حاشیه داده شده است بنابراین نمی‌توانید آن را در فر قرار داده و حرارت دهید تا حباب‌های آن کمتر شوند، اگر می‌خواهید که شمع شما عاری از حباب باشد (حبابی داخل آن دیده نشود) از یک ظرف تمام شیشه‌ای استفاده کنید تا بتوانید آن را در فر قرار دهید تا حباب‌ها از بین بروند و همانطور که ذکر شد یک آکواریوم به این اندازه بیش از ۳ کیلوگرم ژل لازم دارد و دقت کنید که آن را روی یک زمینه محکم قرار دهید.



[ شنبه 13 دی 1393 ] [ 10:26 ] [ hr ] [ ]

گلسازی با برگ های پاییزی

 

 

گلسازی با برگ های پاییزی

 

 

گلسازی با برگ های پاییزی

 

 

گلسازی با برگ های پاییزی

 

 

گلسازی با برگ های پاییزی

 

 

گلسازی با برگ های پاییزی

 

 

گلسازی با برگ های پاییزی

 

 

گلسازی با برگ های پاییزی

 



[ شنبه 13 دی 1393 ] [ 10:15 ] [ hr ] [ ]

تزیین کادو هدایا

 

نمونه هایی از زیباترین تزیینات کادو هدایا

تزیین کادو هدایا

تزیین کادو, تزیین هدایا

تزیین کادو هدایا

تزیین کادو, تزیین هدایا

تزیین کادو هدایا

تزیین کادو, تزیین هدایا

تزیین کادو هدایا

تزیین کادو, تزیین هدایا

تزیین کادو هدایا

تزیین کادو, تزیین هدایا

تزیین کادو هدایا

تزیین کادو, تزیین هدایا

تزیین کادو هدایا

تزیین کادو, تزیین هدایا

تزیین کادو هدایا

تزیین کادو, تزیین هدایا

تزیین کادو هدایا

تزیین کادو, تزیین هدایا

تزیین کادو هدایا

تزیین کادو, تزیین هدایا

تزیین کادو هدایا

تزیین کادو, تزیین هدایا

 

منبع : aftab92.mihanblog.com



[ شنبه 13 دی 1393 ] [ 10:10 ] [ hr ] [ ]

ساخت جاشمعی با گل های مصنوعی

 

ساخت جاشمعی با گل های مصنوعی,آموزش ساخت جاشمعی

آموزش ساخت جاشمعی بازیافتی را تقدیم به همه آنهایی می کنم ، که یک کوه از گل های مصنوعی را انبار کردند و راهی برای استفاده از آنها ندارند.

ساخت جاشمعی با گل های مصنوعی,آموزش ساخت جاشمعی

ساقه گل ها را کاملا" قطع کنید طوری که روی سطح صاف تعادل و ایستائی داشته باشند.

 

ساخت جاشمعی با گل های مصنوعی,آموزش ساخت جاشمعی

گل ها را به صورت وارونه داخل قوطی رنگ فرو کنید.

ساخت جاشمعی با گل های مصنوعی,آموزش ساخت جاشمعی

توی هر گل یک شمع کوچک فلزی قرار بدهید.

ساخت جاشمعی با گل های مصنوعی,آموزش ساخت جاشمعی

چند گلبرگ وسط را با کش نازک به دور وارمر به صورت موقت ببندید. تا به همین حالت خشک شود (بعد از خشک شدن کش را جدا کنید) .

ساخت جاشمعی با گل های مصنوعی,آموزش ساخت جاشمعی

 



[ شنبه 13 دی 1393 ] [ 10:8 ] [ hr ] [ ]

ساخت جاشمعی با شاخه و تنه درخت

در این پست شما را با آموزش تصویری ساخت جاشمعی با شاخه و تنه درخت آشنا می کنیم .

 

نحوه ساخت جاشمعی, جاشمعی با شاخه و تنه درخت

 

نحوه ساخت جاشمعی, جاشمعی با شاخه و تنه درخت

 

نحوه ساخت جاشمعی, جاشمعی با شاخه و تنه درخت

 

نحوه ساخت جاشمعی, جاشمعی با شاخه و تنه درخت

 

منبع : donyayezanane1364.niniweblog.com



[ شنبه 13 دی 1393 ] [ 10:7 ] [ hr ] [ ]

شمع بستنی شکل

 

شمع بستنی شکل

 

 

وسایل لازم:
- پارافین - فتیله - رنگ مخصوص شمع (دلخواه، به رنگ‌های مختلف بستنی) - خلال بادام و پسته - چتر تزئینی - قاشق تزئینی

مراحل انجام کار:

۱- پارافین مذاب را آن قدر هم بزنید تا به شکل خامه دربیاید.
۲- آن را درون ظرف بستنی‌خوری بریزید.
۳- روی بستنی را پارافین مذاب قهوه‌ای‌رنگ ( که کمی سرد شده باشد) بریزید.
۴- شمع را فتیله‌گذاری کنید.
۵- در پایان، شمع را با چتر، خلال بادام و پسته و چتر و قاشق تزئین کنید.

 

شمع بستنی شکل

 

 

شمع بستنی شکل

 


[ شنبه 13 دی 1393 ] [ 9:54 ] [ hr ] [ ]

درست کردن گلدان به شکل گل با قاشق یکبار مصرف

 

ساخت گل با قاشق یکبار مصرف,نحوه ساخت گلدان با قاشق یکبار مصرف

آموزش درست کردن گلدان به شکل گل سفید و زیبا با کمترین امکانات برای اینکه این گل زیبا را در اتاق خود داشته باشید فقط به تعداد زیادی قاشق یکبار مصرف ، چسب و شیشه خالی مربا نیاز دارید. اول باید قاشقها را از دسته هایشان جدا کنید و سپس مطابق با شکل شروع کنید از بالا آنها را به شیشه مربا بچسبانید. می توانید برای داشتن گلهای رنگین از قاشق های رنگین استفاده کنید.

ساخت گل با قاشق یکبار مصرف,نحوه ساخت گلدان با قاشق یکبار مصرف

 

منبع : webshad.com



[ شنبه 13 دی 1393 ] [ 9:44 ] [ hr ] [ ]

آموزش تصویری شمع تخت یا بشقابی

اخبار،سرگرمی,آشپزی,مد,روانشناسی,اینترنت

آموزش ساخت شمع,ساخت شمع تخت یا بشقابی

اینم آموزش شمع تخت یا بشقابی !

آموزش ساخت شمع,ساخت شمع تخت یا بشقابی

کف بشقابی که بعنوان قالب در نظر گرفتین کمی چرب کنید پارافین ذوب شده رو بعد از اضافه کردن اسید استئارین و چند قطره رنگ تا نیمه توی بشقاب بریزین .

آموزش ساخت شمع,ساخت شمع تخت یا بشقابی

سه یا چهار فتیله آماده رو روی پارافین که کمی سرد شده قرار بدین .

آموزش ساخت شمع,ساخت شمع تخت یا بشقابی

مقداری پارافین تقریبا" تا لبه ظرف روی فتیله بریزین .

 

آموزش ساخت شمع,ساخت شمع تخت یا بشقابی

شمع رو با لبه تیز کارد به آرومی از بشقاب جدا کنین .

 

آموزش ساخت شمع,ساخت شمع تخت یا بشقابی

مقداری مداد شمعی آبی و سبز رو با کمی پارافین ذوب کنین و با قاشق روی سطح شمع بریزین .

آموزش ساخت شمع,ساخت شمع تخت یا بشقابی

قسمت پشت چند تا صدف رو توی پارافین داغ بزنین و روی سطح شمع بچسبونین .

 

آموزش ساخت شمع,ساخت شمع تخت یا بشقابی

با یه اتوی گرم قسمتای ناصاف دور شمع رو صاف کنین .

آموزش ساخت شمع,ساخت شمع تخت یا بشقابی

با نزدیک کردن شمع به اتو روی سطحش رو طرح موج بندازین .

 

آموزش ساخت شمع,ساخت شمع تخت یا بشقابی

می تونین این نمونه شمع رو اصلا" روشن نکنین و به عنوان یه قاب تزئینی ازش استفاده کنین .

آموزش ساخت شمع,ساخت شمع تخت یا بشقابی یا اینکه روشنش کنین و از طرح زیبائی که پیدا می کنه لذت ببرین. 

 

منبع : aftab92.mihanblog.com



[ شنبه 13 دی 1393 ] [ 9:39 ] [ hr ] [ ]
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شهر زیبای من ساری و آدرس sariweb.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





امکانات وب


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 36
بازدید دیروز : 38
بازدید هفته : 96
بازدید ماه : 95
بازدید کل : 72662
تعداد مطالب : 133
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1